گنجور

حاشیه‌گذاری‌های هیچ ...

هیچ ...


هیچ ... در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۳ دی ۱۴۰۱، ساعت ۰۰:۳۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۴:

شعری بس جانفزاست که انسان‌ رو چندی به تفکر توجه به حالت دل وامیداره

مخصوصا این بیتی که میفرماید حضرت لسان الغیب که:

میان عاشق و معشوق فرق بسیار است

چون یار ناز نماید شما نیاز کنید

در مقابلش بیتی از خود حضرت قرار میگیره که میفرماید

میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست

تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز

مرتبه عشق در کالبد معشوق بیشتر تجلی بیشتری دارد...

 

به نظر "براو چومرده به فتوای من نماز کنید" تجملی مضاف بر زیباییه 

چون مقایسه کردن کسی که در این حلقه نیست زنده به عشق با یک مرده،مرتبه شخصیت این فرد را یا"هرآنکسی"را بهتر پایین میاره 

و خب بر مصرع قبل هم مرتبطه که هرکسی که به عشق زنده نیست همچون مرده است که زندگیش بدرد نمیخوره پس به فتوای منی(که چیزی از شرع نمیدانم و اسباب سنجشم فقط عشق است)برا تثبیت مرگ او یا بهتر زنده نبودن او نمازموت بخوانید

 

هرچند که تفهیم ابیات است که حافظ را منحصرکرده نه تعلیمِ لغات... :) 

 

هیچ ... در ‫۱ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۱ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۷:۳۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۰:

گویند رمز عشق مگویید و مشنوید

مشکل،حکایتیست که تقریر میکنند...

به نظر،تلمیح دارد به حدیث حضرت ختمی مرتبت که فرمودند:

وَ لا تفکروا فی ذات الله

استفهام میکند که در این مورد(در ذات خدا:رمز عشق) سخن مگویید و مشنوید و در مصرع دوم مشکلش را بیان میکند

و میفرماید مشکلش آن حکایت هاییست که از پیش خود بیان‌میکنند و اکثرا به کفر و الحاد مختوم میشود

 

sunny dark_mode