ستارک s.khoshnevis@yahoo.com
ستارک s.khoshnevis@yahoo.com در ۲ سال و ۳ ماه قبل، سهشنبه ۹ آذر ۱۴۰۰، ساعت ۰۹:۵۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۵:
اساتید گرامی لطفا معنای «باده همراه» را بفرمایید. سپاس.
ستارک s.khoshnevis@yahoo.com در ۲ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۶ آذر ۱۴۰۰، ساعت ۱۰:۱۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۹۷:
دوستان گرامی کدام خوانش درست هست؟
... تو «چراغِ خود» برافروز...
یا
... تو چراغ، خود، برافروز...
سپاس
ستارک s.khoshnevis@yahoo.com در ۵ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۳ فروردین ۱۳۹۷، ساعت ۲۲:۲۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۳:
با سلام
معنای مصرع اول چیست؟
با سپاس
ستارک s.khoshnevis@yahoo.com در ۱۳ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۵ شهریور ۱۳۸۹، ساعت ۲۰:۴۲ دربارهٔ رودکی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳:
سلام و درود
به نظر می رسد مصرع آخر باید به صورت زیر باشد
خاطر به هزار غم پراگنده شود
لطفا بررسی کنید.
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
ستارک s.khoshnevis@yahoo.com در ۱۳ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۲۹ مرداد ۱۳۸۹، ساعت ۱۳:۴۵ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۴۶:
ضمنا این تنها شعر صائب نیست که متفاوت با اشعار سایت شماست. ظاهرا تفاوت ها گسترده است. موفق باشید
---
پاسخ: با تشکر، ممکن است نسخههای منبع متفاوت باشند. گنجور در آثار صائب از ریرا استفاده کرده و من نمیدانم منبع چاپی آن سایت کدام است.
ستارک s.khoshnevis@yahoo.com در ۱۳ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۲۹ مرداد ۱۳۸۹، ساعت ۱۳:۴۳ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۴۶:
درود
پیرو حاشیه قبلی، به عرض می رسانم که ابیاتی که ارسال کرده ام از دیوان صائب تبریزی است که زیر نظر و با مقدمه فرشید اقبال به چاپ رسیده است.
سپاس از توجه شما.
---
پاسخ: با تشکر، ابیات قبلی:
جویای تو با کعبهٔ گل کار ندارد
آیینهٔ ما روی به دیوار ندارد
یک داغ جگرسوز درین لالهستان نیست
این میکده یک ساغر سرشار ندارد
از دیدن رویت دل آیینه فرو ریخت
هر شیشه دلی طاقت دیدار ندارد
از گرد کسادی گهرم مهرهٔ گل شد
رحم است به جنسی که خریدار ندارد
ما گوشه نشینان، چمنآرای خیالیم
در خلوت ما نکهت گل بار ندارد
بلبل ز نظر بازی شبنم گلهمندست
مسکین خبر از رخنهٔ دیوار ندارد
با ابیات نقل شده توسط جنابعالی جایگزین شد. ضمن آن که در بیت آخر «ننهند» مشکل وزنی ایجاد میکند.
ستارک s.khoshnevis@yahoo.com در ۱۳ سال و ۸ ماه قبل، پنجشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۸۹، ساعت ۲۳:۴۶ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۵۷:
دوستان عزیز سایت گنجور
پیرو حاشیه ای که بر غزل شماره 52 از صائب تبریزی نگاشتم این ابیات را نیز در ارتباط با غزل حاضر تقدیم میکنم. به نظر می رسد نسخه های متفاوتی از اشعار این بزرگمرد وجود دارد. انتشار و باز انتشار چندین باره ابیات در صورتی که ناکامل باشند سبب فراموشی و یا نقص ابیاتی خواهد شد که دستکم در ذهن اعضای جامعه مجازی جای می گیرد. لطفا بررسی فرمایید. بنده به محض اطلاع از منبع این ابیات، آن را در اختیار شما خواهم گذاشت.
ز خال عنبرین افزون ز زلف یار میترسم
همه از مار و من از مهره ی این مار میترسم
ز خواب غفلت صیاد ایمن نیستم از جان
شکار لاغرم از تیغ لنگر دار میترسم
خطر در آب زیر کاه بیش از بحر میباشد
...من از همواری این خلق نا هموار میترسم
ز بس نامردمی از چشم نرم دوستان دیدم
اگر بر گل گذارم پا ز زخم خار میترسم
ز تیر راست رو چشم هدف چندان نمیترسم
که من از گردش گردون کج رفتار میترسم
بلای مرغ زیرک دام زیر خاک میباشد
ز تار سبحه بیش از رشته ی زنّار میترسم
بد از نیکان و نیکی از بدان بس دیده ام صاءب
ز خار بی گل افزون از گل بی خار میترسم
درود بیکران و سپاس فراوان
---
پاسخ: با تشکر، متن قبلی:
ز خال عنبرین افزون ز زلف یار میترسم
همه از مار و من از مهرهٔ این مار میترسم
بلای مرغ زیرک دام زیر خاک میباشد
ز تار سبحه بیش از رشتهٔ زنار میترسم
ازان چون شبنم گل خواب در چشمم نمیگردد
که از چشم تماشایی برین گلزار میترسم
خطر در آب زیرکاه بیش از بحر میباشد
من از همواری این خلق ناهموار میترسم
ز تیر راست رو، چشم هدف چندان نمیترسد
که من از گردش گردون کجرفتار میترسم
بد از نیکان و نیکی از بدان پر دیدهام صائب
ز خار بی گل افزون از گل بی خار میترسم
با متن پیشنهادی شما جایگزین شد.
ستارک s.khoshnevis@yahoo.com در ۱۳ سال و ۸ ماه قبل، پنجشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۸۹، ساعت ۲۳:۰۹ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۴۶:
درود
لطفا صحت این شعر را بررسی بفرمایید، به نظر می رسد نسبت به شعری که شما زحمت کشیده اید کامل تر است:
جویای تو با کعبه ی گل کار ندارد
آیینه ی ما روی به دیوار ندارد
در حلقه ی این زهد فروشان نتوان یافت
یک سبحه که شیرازه ی زنّار ندارد
هر لحظه به رنگ دگر از پرده بر آیی
دل بردن ما این همه در کار ندارد
از دیدن رویت دل آیینه فرو ریخت
هر شیشه دلی طاقت دیدار ندارد
در هر شکن زلف گرهگیر تو دامیست
این سلسله یک حلقه ی بیکار ندارد
ما گوشه نشینان چمن آرای خیالیم
در خلوت ما نکهت گل بار ندارد
بلبل ز نظر بازی شبنم گله مند است
مسکین خبر از رخنه ی دیوار ندارد
پیش ره آتش ننهند چوب خس و خار
صاءب حذر از کثرت اغیار ندارد
ظاهرا این شعر چند بیتی افزون بر نگاشته های شما دارد و چند بیتی نیز کم دارد. بررسی شما موجب امتنان است.
سپاس
---
پاسخ: با تشکر، از آنجا اشاره فرمودید چند بیت اضافه است منتظر میمانیم تا دوستانی که به متن چاپی دسترسی دارند نسبت به ضبط صحیح غزل ما را آگاه کنند. تغییری اعمال نشد.