گنجور

حاشیه‌گذاری‌های حامد شیخ پور

حامد شیخ پور


حامد شیخ پور در ‫۳ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۹، ساعت ۰۱:۴۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۰:

برای خودم اثبات شده که این #غزل در مدح حضرت #سیدالشهداء علیه‌السلام است و اصراری ندارم کسی این را بپذیرد اما اکنون با خطاب قرار دادن #امام_حسین آن را بخوانید:
ناگهان پرده برانداخته‌ای یعنی چه؟
مست، از خانه برون تاخته‌ای یعنی چه؟
پرده‌برانداختن، کنایه است از اقدام ناگهانی که علتش مستور است اما باعث تعجب دیگران می‌شود؛ در مصرع دوم، این اقدام را توضیح می‌دهد: رها کردن نیمه‌کاره حج و بیرون‌تاختن از خانه‌ی خدا به همراه کاروان بنی‌هاشم.

زلف در دست صبا، گوش به فرمان رقیب
این‌چنین با همه درساخته‌ای یعنی چه؟
شاهِ خوبانی و منظورِ گدایان شده‌ای
قدر این مرتبه نشناخته‌ای یعنی چه؟
در بیت دوم و سوم، مستقیم به سراغ فاجعه #عاشورا می‌رود آنجا که امام با آن عزت و عظمت، سر بر فراز نی، زلف به دست باد صبا سپرده و بناچار با پای سر، به هر جا که رقیب اراده می‌کند، می‌رود.
نه سر زلف خود اول تو به دستم دادی
بازم از پای درانداخته‌ای یعنی چه؟
در بیت بالا، به قدیم‌الاحسانی خدا در حق امام حسین علیه‌السلام اشاره کرده و می‌گوید که اگر حب‌الحسین و پیوند قلبی او در دل ما ازلی است پس چرا در دنیا خود با مصیبت جانسوزش ما را از پا درانداخته است؟
سخنت رمز دهان گفت و کمر سِرّ میان
وز میان تیغ به ما آخته‌ای یعنی چه؟
در بیت بالا به این ماجرا اشاره می‌کند که سر بریده‌ی حضرت در بازار کوفه، ناگهان دهان گشود و آیات قرآن را خواند و اسرار الهی را برملا کرد در حالی که بدنی نداشت و سرش به کمری میان‌باریک (نیزه) متصل بود.
وقتی سر مبارکش قرآن خواند حضرت زینب که مشغول ایراد خطبه بود از نطق بازماند و با لحن گلایه‌آمیز رو به سر برادر کرد و گفت:
یا أخی قلبک الشفیق علینا
ما له قد قسی و صار صلیبا
ای برادرم دل تو که بر ما مهربان بود چرا سخت شده است
یا أخی فاطم الصغیرة کلم
ها فقد کاد قلبها أن یذوبا
برادرم! با فاطمه خردسال حرف بزن که نزدیک است قلبش آب شود.
به نظر می‌رسد حافظ، فحوای مصرع دوم بیت فوق را از این گلایه‌ی خواهر برگرفته باشد.
هر کس از مُهره‌ی مهر تو به نقشی مشغول
عاقبت با همه کج باخته‌ای یعنی چه؟
در این بیت، به فراگیر بودن محبت حسین علیه‌السلام در همه‌ی مردم و بلکه همه‌‌ی موجودات و وسعت کشتی نجات او اشاره می‌کند که هر قشر و نوعی از مردم، از کوچک و بزرگ، زن و مرد، پیر و جوان، مسلمان و ارمنی و... را در برمی‌گیرد اما [در مصرع دوم] تأکید می‌کند که هیچ‌یک از همه‌ی اینها یارای هم‌نشینی با مقام والای حضرت را ندارند و از وصول به او درمانده‌اند.
حافظا در دل تنگت چو فرود آمد یار
خانه از غیر نپرداخته‌ای یعنی چه؟
در این بیت نیز شاید گوشه‌ی چشمی به عبارت آخر زیارت عاشورا داشته که خدا فرموده عاشقان حسین، مُهجه‌ی دل‌شان (تمام ته‌مانده خون قلب‌شان) را هم در راه حسین دادند و هیچ جایی برای چیز دیگر در قلب‌شان باقی نگذاشته‌اند.

 

sunny dark_mode