مست خیال
مست خیال در ۲ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۸ بهمن ۱۴۰۰، ساعت ۲۳:۵۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۴:
با سلام و عرض ادب
پیرو بیت سوم و چهارم که برخی دوستان گفتند تلمیح به کربلا دارد:
به نظر بنده با توجه به اینکه حافظ سخن خود را با مصراع " زان یار دلنوازم شکریست با شکایت" شروع مینماید بیشتر اشاره به لحظات آخر زندگی حضرت مسیح(ع) دارد که در روایات آمده است که در لحظات آخر عیسی (ع) دل شکسته و ناامید میشود و شکایت و گله ای را بیان میکند.
از طرفی در اشعار حافظ ابیات زیادی میشود دید که نشان از تجلی حضرت عیسی در شعر حافظ دارد، نظیر:
فیض روح القدس ار باز مدد فرماید
دیگران هم بکنند آنچه مسیحا میکرد
طبیب عشق مسیحادم است و مشفق لیک
چو درد در تو نبیند که را دوا بکند؟
گر روی پاک و مجرد چو مسیحا به فلک
از چراغ تو به خورشید رسد صد پرتو
و ....
و این درصورتی است که از پیشوایان شیعه غیر از حضرت علی (ع) در بیت "حافظ اگر قدم زنی در ره خاندان به صدق / بدرقه رهت شود همت شحنه نجف" سخن دیگری در کلام حافظ دیده نمیشود.
مست خیال در ۲ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۱۱ دی ۱۴۰۰، ساعت ۲۲:۵۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۱:
با سلام
بنظرتون در بیت چهارم منظور نظر حافظ از "اسباب بزرگی" چیست؟