گنجور

حاشیه‌گذاری‌های محسن جهان

محسن جهان 🌐

بنده استاد بازنشسته هستم.


محسن جهان در ‫۱ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۳ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۲:۲۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۷:

تفسیر ابیات ۱ الی ۳ فوق:

حضرت حافظ در این غزل از دوری و فراق انسان از اصل خویش می‌گوید:

به وضوح و بی تکلف اذعان می‌کنم که، اصل من از جنس عشق و دلدادگی بوده و هیچ تعلق خاطر نسبت به این دو جهان باقی و فانی ندارم.

چگونه این فراق و جدائی را توضیح دهم که، من پرنده باغ بهشت بودم و بر اساس اصل قضا و قدر و مشیت الهی در این زندان گرفتار شدم. 

همانگونه که در قرآن ذکر شده، اشرف مخلوقات لقب داشته و در باغ بهشت سکنا داشتم که به ناگه در این خراب آباد دنیا خود را یافتم.

 

محسن جهان در ‫۱ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۱ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۳:۲۵ دربارهٔ شیخ محمود شبستری » کنز الحقایق » بخش ۱۵ - در حکمت و موعظت:

تفسیر ابیات ۲ و ۳ فوق:

عارف عالیقدر سده هشتم در "کنزالحقایق" می‌فرماید: ای انسان درمانده غافل، از این دنیا دست طمع خود را کوتاه کن و لباس دریوزگی را از تن بیرون کرده و از شکم باره گی بپرهیز.

که در اینصورت نفس اماره خود را به زیر پای گذاشته و از هواهای نفسانی دست خواهی کشید. دل چنین انسانی خدا را مشاهده کرده و به وصال او می‌رسد. 

 

محسن جهان در ‫۱ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۱۱:۵۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۶ - متابعت نصاری وزیر را:

تفسیر ابیات ۴ الی ۶ فوق:

مولانا در این ابیات از فریبندگی دنیای اطراف سخن می‌گوید:

خداوندا به هر سمت که نظر می‌کنیم هزاران دام گسترده شده، و ما انسانها مثال‌ مرغان آزمند درمانده بدنبال دانه‌های واهی، همانند کامیابی‌های زودگذر (پول، جاه، مقام، شهرت، و هر وابستگی دنیوی دیگر) در تکاپو هستیم. 

و هرآینه در دام جدیدی گرفتار شده، و به محض باز شدن هر یک از آنها و آزاد شدن از بند آن همانند سیمرغ اوج می‌گیریم.

که البته این توی بی‌نیاز هستی که دائما" ما را از بند می‌رهانی، و ما با غفلت دوباره اسیر دام دیگری می‌شویم.

 

محسن جهان در ‫۱ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۲۷ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۱۳:۵۳ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۹:

تفسیر ابیات ۱ و ۲ فوق:

هر آن‌کس که در وادی الهی سرگشته و بدنبال آن سودای نایاب است، در هر دو جهان باقی و فانی غرق در فضای یکتایی است.

و هر کسی که بدون آگاهی و روشنایی ابدی، ادعایی داشته و خود را عالم و دانا می‌داند، همانند فرد نابینایی است که بدون اطلاع از جهان بیرون لاف زده و گزافه گوی می‌کند.

 

محسن جهان در ‫۱ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۲۵ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۱۲:۳۸ دربارهٔ حکیم سبزواری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۲:

تفسیر ابیات ۱ و ۲ فوق:

حکیم و عارف شهیر قرن ۱۳ در اوصاف باریتعالی می‌فرماید: 

هر آن کس که به ذات احدیت زنده شود و چشم او به جمالش روشن شود، تمام مظاهر و افسون های فریبنده این دنیای خاکی برای او پست و ناچیز بنظر می‌آید.

و دل او بر جان جانان که ولی نعمت همه موجودات‌ است پیوند خورده، و به یکباره جان بی ارزش خود را در این مسیر فدا می‌کند.

و سالک بجز رویت رخ یار الهی، هیچ تمایلی به بهشت موعود ندارد. و در جایی که او باشد، چگونه می‌توان دل خود را به این و آن گره بزند.

 

محسن جهان در ‫۱ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۴ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۱۲:۲۲ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۹۱:

تفسیر رباعی فوق:

عارف بزرگوار قرن‌ چهارم در این رباعی از علم اندوزی بی ثمر می‌گوید:

ای انسان، چناچه اندوخته علمی تو با عملت در زندگی تطابق داشته باشد، میتوانی امیدوار باشی که مسیر درستی را انتخاب کردی و در جهان باقی و فانی رستگار خواهی بود و به مقصود خود خواهی رسید.

آگاه باش که با علم اندکی که در این جهان فراگرفته ای مغرور نشوی و تفاخر نکنی. و بترس از روزی که اوضاع و احوال دگرگون شود و خود را تنها یافته و کسی از تو یادی نکند. 

 

محسن جهان در ‫۱ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۱۹ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۱۱:۲۴ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۰۵:

تفسیر رباعی فوق:

این عارف بزرگوار می‌فرماید: 

آن‌کس که راه و روش او فنا شدن در راه حق، و بی چیزی و عدم وابستگی به متعلقات این دنیا رسم و عادت اوست، برایش یقین، شناخت و مسلک خدا شناسی معنایی ندارد.

زیرا وقتیکه همه هستی ساختگی و کل عالم وجود از میان برداشته شود فقط حضرت حق باقی می‌ماند و دیگر هیچ.

و به همین منظور گفته اند «اذا تمّ الفقر فهو اللّه» هنگامی که تمامی به مرتبه فقر رسید پس آن مرتبه خدایی است یعنی در این مقام است که سالک خدا را شناخته و دیده است.

 

محسن جهان در ‫۱ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۱۸ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۱۲:۰۶ دربارهٔ باباافضل کاشانی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۴:

تفسیر رباعی فوق:

عارف، حکیم و فیلسوف شهیر قرن ششم در رباعی پیش رو می‌فرماید:

ای بشر غافل، عمرت را بیهوده جهت زر اندوزی و مال و جاه این دنیا از دست دادی و کاسته شد. و برای تو بهتر است که تن خود را برای این زرق و برق فناشدنی مادی به رنج نیاندازی. 

و آگاه باش همانند برفی که بر صحرا نشیند و در مدت کوتاهی آب می‌گردد، تو نیز چسبندگی و تعلق خاطر زود گذر به این گنج خیالی و واهی را رها کن. 

این رباعی اشاره دارد به آیه مبارکه ۲۰ سوره حدید.

"اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِینَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَتَکَاثُرٌ فِی الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ ۖ کَمَثَلِ غَیْثٍ أَعْجَبَ الْکُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ یَهِیجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یَکُونُ حُطَامًا ۖ وَفِی الْآخِرَةِ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٌ ۚ وَمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ"

(بدانید که زندگانی دنیا به حقیقت بازیچه‌ای است طفلانه و لهو و عیّاشی و زیب و آرایش و تفاخر و خودستایی با یکدیگر و حرص افزودن مال و فرزندان. در مثل مانند بارانی است که گیاهی در پی آن از زمین بروید که برزگران (یا کفار دنیاپرست) را به شگفت آرد و سپس بنگری که زرد و خشک شود و بپوسد. و در عالم آخرت (دنیا طلبان را) عذاب سخت جهنم و (مؤمنان را) آمرزش و خشنودی حق نصیب است. و باری، بدانید که زندگانی دنیا جز متاع فریب و غرور چیزی نیست.)

 

محسن جهان در ‫۱ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۱۲:۱۰ دربارهٔ باباافضل کاشانی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۳:

تفسیر رباعی فوق:

با عطف به بخشی از آیه مبارکه ۴ سوره حدید "هُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ مَا کُنتُمْ"، (هر کجا باشید او با شماست)، این عارف بزرگوار قرن ششم می‌فرماید:

ای کسی که در طلب رسیدن به خدا هستی و او را در آسمانها و افلاک جستجو می‌کنی، بدان و آگاه باش که ولی نعمت تو و عرش الهیش هر لحظه در قلبت جا دارد و چنانچه او را در درونت نیابی، بطور حتم جای دیگر نخواهی یافت.

تنها شرط آنست که، خانه دل را بجز عشق او با هیچ تعلقات دنیوی عوض نکنی.

 

محسن جهان در ‫۱ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۰۸:۳۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۷۵:

تفسیر ابیات ۱ و ۲ فوق:

می‌فرماید: ای انسان کیمیا و پند بزرگی را از حضرت محمد (ص) فراگیر، که هر آنچه خداوند مقدر ساخته و به تو عطا می‌کند پذیرا باش و سرپیچی مکن.

و چون در آزمایش او سربلند شدی و موجب رضایت ذات احدیت گردیدی، همان لحظه درهای بهشت برایت باز شده و خرد الهی در کارهایت جاری می‌گردد.

 

محسن جهان در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۱۱ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۱۲:۰۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۰۲:

تفسیر ابیات ۱ الی ۳ فوق:

مولانا در این ابیات به توصیف عشق ناب الهی می‌پردازد و اینگونه مطرح می‌کند:

آیا با عشق و دلدادگی عرفانی آشنا هستی؟ اول آنکه بایست از آنچه که نفس و آرزوهای واهی دنیوی ترا منحرف می‌کند بپرهیزی. و با تحمل و صبر و خون خوردن بسیار با این زندگی پر هیاهو و فراز و نشیب ساخته و از تعهد روز الست خود با خداوند یکتا دست برنداری و وفای به عهد را پیشه کنی و هیچ شکوه ای نداشته باشی.

و در بیت آخر می‌گوید؛ اینگونه عاشق و سالک درگاه ربوبی، همه هستی خود را فنا کرده و برایش مرگ و زنده بودن در راه حق فرقی ندارد.

البته یکی از مصادیق واقعی این معانی، امام حسین(ع) و شهدای واقعه عاشورا است.

 

محسن جهان در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۱۱:۳۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۵۴ - وجه عبرت گرفتن ازین حکایت و یقین دانستن کی ان مع العسر یسرا:

تفسیر ابیات ۶ و ۱۱ فوق:

بر مبنای بخشی از آیه مبارکه ۲۳ سوره حدید"لِکَیْلَا تَأْسَوْا عَلَی مَا فَاتَکُمْ"( آنچه از دست شما رفته افسوس نخورید) مولانا می‌فرماید؛

هر چیز که به حکمِ قضای الهی از دستِ تو برود، این را یقین بدان که همین امر تو را از خطر و بلا نجات داده و محفوظ داشته است.

و هر بلایی که از بارگاهِ حضرت حق می‌رسد قطعاََ بلاهای بزرگتر را دفع می‌کند و زیانی که از آن بلا نصیبِ انسان می‌شود جلوی زیان های بزرگتر را می‌گیرد.

 

محسن جهان در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۸ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۱۲:۲۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۶۵:

تفسیر ابیات ۶ و ۷ فوق:

بر اساس بخشی از آیه مبارکه ۱۶ سوره ق "وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ" (ما از رگ گردن او به او نزدیکتریم)، مولانا از جانب خداوند خطاب به انسان می‌فرماید: لحظه‌ای توجه کن که ما همواره از رگ گردن به تو نزدیکتر هستیم. و تا هشیاری حضور ما به چیزی تعلق نگیرد، هیچ جنبده ای به حرکت درنخواهد آمد. و کل کائنات و موجودات هر لحظه مورد توجه و عنایت ما قرار می‌گیرد.

چنانچه معرفت حضور حضرتش را داشته باشی، و او را حاکم بر کل اعمال و رفتارت بدانی، دل و احوالت خوش و آرام خواهد بود. و اگر غافل از حضور او شوی قلب و درونت دچار آشوب و گمراهی خواهد گردید.

 

محسن جهان در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۶ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۱۱:۳۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۱۶ - بعد مکث ایشان متواری در بلاد چین در شهر تختگاه و بعد دراز شدن صبر بی‌صبر شدن آن بزرگین کی من رفتم الوداع خود را بر شاه عرضه کنم اما قدمی تنیلنی مقصودی او القی راسی کفادی ثم یا پای رساندم به مقصود و مراد یا سر بنهم هم‌چو دل از دست آن‌جا و نصیحت برادران او را سود ناداشتن یا عاذل العاشقین دع فة اضلها الله کیف ترشدها الی آخره:

تفسیر بیت ۷۰ فوق:

شرط تقرب به حضرت باریتعالی، بندگی و تسلیم محض در برابر مشیّت و مقدرات الهی است و نه بیهوده کاری.

به عبارت دیگر، برای رستگار شدن بایست تسلیم و مطیع الله بود نه سعی و تلاش منافقانه فراوان. یعنی اگر می خواهی به فلاح برسی منقاد دستور پیرِ عقل و ارشاد باش. و اِلّا تاخت و تاز کردن در میدان گمراهی هیچ فایده ای ندارد. اگر عبادات و ریاضات در ظِلِّ ولایت پیرانِ راه و عارفانِ بِالله نباشد، ره به سر منزل مقصود نَبَرَد. و بقول حافظ:

 قطع این مرحله بی همرهی خضر مکن

 ظلمات است بترس از خطر گمراهی

 

محسن جهان در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۵ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۱۲:۰۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۷۸ - مجرم دانستن ایاز خود را درین شفاعت‌گری و عذر این جرم خواستن و در آن عذرگویی خود را مجرم دانستن و این شکستگی از شناخت و عظمت شاه خیزد کی أَنا أَعْلَمُکُمْ بِاللَّهِ وَ أَخْشیکُمْ لِللَّهِ وَ قالَ اللهُ تَعالی إِنَّما یَخْشَی اللهَ مِنْ عِبادِهِ العُلَماءُ:

تفسیر ابیات ۶۸ الی ۷۰ فوق:

مولانا در این چند بیت از معنای واقعی عشق به الله سخن می‌گوید:

آنهایی که به عشق او زنده‌اند، هر لحظه در وجودش فنا شده و مرگ دنیای ذهنی را طلب می‌کنند. و دل از جان و حیات مجازی و نیروی حرکت دهنده آن بر کنده‌اند.

اینگونه سالکان اذعان می‌کنند که هر لحظه دستیابی به عشق الله موجب بی ارزش شدن آب زندگانی ظاهری زودگذر در پیش آنها می‌گردد.

تاکیدشان بر اینست که، آب حیات باعث می‌گردد هر جنبنده ای را جان داده و به حرکت درآورد، ولی آن آب آب و یا همان نیروی هستی بخش همه موجودات، ذات پاک اقدس الهی است.

 

محسن جهان در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۱، ساعت ۱۴:۰۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۴۳ - امتحان کردن شیر گرگ را و گفتن کی پیش آی ای گرگ بخش کن صیدها را میان ما:

تفسیر ابیات ۱۳ و ۱۴ فوق:

با توجه به آیه قرآنی "لااله الا الله" مولانا می‌فرماید: آن کسی‌ که از هر گونه اله و بت زمینی گذشت، به الله خواهد رسید. و هر آن‌کس که هنوز در نفی اله های این دنیا ( مانند: پول، مقام، شهرت، و هر گونه دلبستگی دیگر) مشکل دارد، نمی‌تواند به آن فضای عدم یکتایی دست یابد.

و نیز هر فردی که برای نیل به درگاه ربوبی هنوز درگیر منیت هاست، او از بارگاه الهی رد باب می‌شود و هنوز از نفی بتهای مادی آزاد نشده است.

 

محسن جهان در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۱، ساعت ۱۱:۳۸ دربارهٔ باباافضل کاشانی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۷:

فیلسوف و حکیم قرن ششم در این رباعی از بی ارزشی دنیای خاکی می‌گوید:

ای انسان اینهمه افسوس و اندوهناکی برای دنیای فنا پذیر برای چیست؟ آیا هیچ سراغ داری کسی زندگی ابدی داشته باشد؟

لذا نفس و جانی که در کالبد تو به عاریت گذاشته شده نیز بایست بصورت ناپایدار و عاریه‌ای در نظر گرفته شود.

 

محسن جهان در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۲۷ آبان ۱۴۰۱، ساعت ۱۱:۲۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۸۹:

تفسیر ابیات ۱، ۳ و ۴ فوق:

انسان دارای دو بعد جسم و جان است، مولانا در همین رابطه خطاب به انسان می‌گوید: تن و جسم تو از جنس این جهان خاکی بوده و روح و دلت متعلق به جهان دیگری است. و لذا هوا و هوس دنیوی با جسم تو همراه است و روح و جان تو در تسلط خدای یکتا می‌باشد. 

حال به سبب اختیاری که به تو عطا شده، اگر کشش و تمایلت به سمت آن روح و خرد الهی است، بدان که در نهایت به آن جبروت اعلا نائل شده و جانت از این قفس مادی آزاد گردیده است.

و چنانچه با این جسم خاکی و تمایلات نفسانی آن همنشین و یار هستی، بطور حتم در این خاکدان ذهن و دنیای محدود باقی خواهی ماند.

 

محسن جهان در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ آبان ۱۴۰۱، ساعت ۱۵:۲۳ دربارهٔ میرداماد » دیوان اشراق » رباعیات » شمارهٔ ۸۷:

تفسیر رباعی فوق:

فیلسوف و متکلم شهیر عهد صفوی در وصف این دنیای خاکی می‌فرماید:

ای آدمیان که غرق در هواهای نفسانی و دلبسته زرق و برق این جهان فناپذیر هستید، بدانید که در حقیقت این جهان و زندگی در آن بجز تجربه‌ای زود گذر، هیچ و تهی می‌باشد. و نیز عهد و پیمان آن سست و ناپایدار است.

لذا بر این طاق شکسته ( منظور گنبد نیلگون و یا همان گیتی است) دل گره مزنید، که این کاخ و درگاه آن فنا شونده و غیر قابل اتکا می‌باشد.

 

محسن جهان در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۱، ساعت ۱۲:۰۱ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۳:

تفسیر رباعی فوق:

عارف و شاعر نامدار قرن چهارم در این رباعی از محاوره‌ای خیالی با خداوند سخن می‌گوید:

از او پرسیدم دلیل دوری من بنده از تو چیست؟ پاسخ داد علت آنرا برایت بازگویم. 

من چشم و تمام جوارح تو هستم که اگر قادر به درک آن نیستی درعجب هستم.

و من در واقع جان و روح تو هستم، که شاید کسی آنرا فهم نکند.

به همین دلیل است که خداوند در قرآن کریم ( آیه ۷۲ سوره مبارکه ص) می‌فرماید: "فَإِذَا سَوَّیْتُهُ وَنَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِینَ" پس آن گاه که او را به خلقت کامل بیاراستم و از روح خود در او بدمیدم بر او به سجده در افتید.

 

۱
۲
۳
۴
۵
۹
sunny dark_mode