گنجور

حاشیه‌گذاری‌های زیبا روز

زیبا روز 🌐

66 سال دارم و ساکن آلمان .در ایران دبیر ادبیات و روانشناسی بوده ام .در آلمان شغل آزاد دارم.شاعر ومولانا شناس هستم . اشعارم ومقالاتم با نام دیدار مثنوی در سایت های اینترنت موجود است. مقالات مرا در باره عرفان در وبلاگ «دیدار معنوی مثنوی» و اشعارم را در وبلاگ «ذوق مستی» می توانید ببینید. یا حق 


زیبا روز در ‫۲ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲ اردیبهشت ۱۴۰۰، ساعت ۲۳:۲۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۲:

اوباش مردمان پست و فرومایه را می گویند و اوباش تن ،تن ِ اوباش مانند است که چون فرومایگان تنها جانب بد کاری می رود

 

زیبا روز در ‫۳ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۰۱:۲۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱۳:

دیدار معنوی مثنوی, [16.02.21 22:39]
کیست در این شهر که او مست نیست
کیست در این دور کز این دست نیست
کیست که از دمدمه روح قدس
حامله چون مریم آبست نیست
کیست که هر ساعت پنجاه بار
بسته آن طره چون شست نیست
چیست در آن مجلس بالای چرخ
از می و شاهد که در این پست نیست
می‌نهلد می که خرد دم زند
تا بنگویند که پیوست نیست
جان بر او بسته شد و لنگ ماند
زانک از این جاش برون جست نیست
بوالعجب بوالعجبان را نگر
هیچ تو دیدی که کسی هست نیست
برپرد آن دل که پرش شه شکست
بر سر این چرخ کش اشکست نیست
نیست شو و واره از این گفت و گوی
کیست کز این ناطقه وارست نیست

تفسیر اجمالی غزل
مولانا از مجلس انسی سخن می گوید که گویی شعر عاشقان است .آنان واسطۀ پیری جادویی
و اعجاب بر انگیز از خودی خویشتن رها شده و به حضرت حق واصل شده اند .
تصویری که شاعر از مجلس عشرت الهی عالم بالا به دست می دهد بی شباهت به توصیف افلاطون
از خدایان اساطیری بر فراز فلک زرین نیست . و این که می الهی چنان مستی آورده است که جایی
برای هشیاری خرد جزوی نمانده است تا جای خرده گیری شکاکان باشد که بگویند پیوند و اتحاد
عارف با احدیت گاهی هست و گاهی نیست . ضمنا واژۀ پیوست بسیار ظریفانه در غزل آمده است
هم به معنای پیوند است و هم برابر نهاده ای ست برای "مدام" ، که در زبان عربی برای شراب می گویند
#دیدارمعنوی_مثنوی
#محمدبینش(زیبا روز)
@didarmasnavi

 

زیبا روز در ‫۳ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۲۴ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۰۰:۴۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۲۷:

که من مسلک به زیر این کهن طارم نمی دارم .
این خوانش دکتر سروش است ودرست است و بیت معنی می دهد . به نظر می رسد بجای بر باید من باشد

 

زیبا روز در ‫۳ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۰۰:۳۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۸۴:

عجب ابیات عمیقی ست ای فریاد .
حال انسان را می فرماید که جهان را زیر نگین قدرت خویش دارد ولی در عین حال با این همه کشفیات علمی و دانش و غیره در برابر عظمت حق بس حقیر است و چاره جو .و در بیت دوم تلمیحی دارد به انشق القمر

 

زیبا روز در ‫۳ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۲۳:۴۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۵:

لطفا تصحیح بفرمایید
قد ما چون تیر بوده ... و نه قدها

 

زیبا روز در ‫۳ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۰۱:۱۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۴۷:

خدمت دوستان ارحمند .این غزل از مولاناست و البته عشق هم زمینی ست . اما بوسیدن داریم تا بوسیدن و به چه منظوری . چندین مقاله تا کنون در سایت دیدار معنوی مثنوی در باب عشق افلاطونی آورده ام .برای تفصیل قضیه شما را به آن مقالات ارجاع می دهم .این جا فقط کوتاه عرض می کنم همه ما دیده ایم دوستان صمیمی چه زن و چه مرد وقتی به یکدیگر می رسند صمیمانه روبوسی می کنند و بی نظر خاص جنسی . دست دادن و در آغوش گرفتن هم همینطور .در این ابیات بوسیدن دهان با شکر دهانی مقارن شده است منظور از شکر دهانی به گواهی سایر آثار مولانا بر آمدن سخنان شیرین روحانی ست از دهان شمس . مولانا همین حالت را نسبت به خداوند هم دارد
روی کسی سرخ نشد بی مدد لعل لبت ..
بنا بر این این اتصال وتماس روحانی میان دو یار است . همین . اما جدای از این مطلب طور دیگری هم می تواند تاویل شود که افلاطون در رساله ضیافت خود به تفصیل توضیح داده است . و نیز در رساله فدروس .اگر عاشق و عشوق روحانی بر اثر شراب نوشی و مستی به هم آمیختند،این هم نوعی از عشق است ولی دیگر الهی نیست و چون روحشان الهی ست بزودی از این کار دلسرد می شوند و دوباره به درگاه خدایان راه می یابند .می دانیم مشروبخواری و این طور بازی ها عیچ در زندگی و روایط شمس ومولانا نبوده ولی گمان حاسدان چیز دیگری بود و همین باعث شد که مولانا برای بستن دهان طعنه زنان کیمیا را به عقد شمس در آورد .سخن فراوان است و فرصت کوتاه

 

زیبا روز در ‫۳ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۸ آبان ۱۳۹۹، ساعت ۰۰:۰۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۷۵:

غزلی ست بس
قلندر وار و رندانه مطلع آن تضمینی ست از غزلی سروده حکیم سنایی ، در همین وزن و قافیه .
مولانا روی سخن با حضرت حق دارد . مقامر دل به معنی قمار باز و قمار دوست و کم زدن یعنی در
قمار کم آوردن . معنای خاموش شدن و سکوت هم می دهد . معمولا در بازی تخت نرد حریفان برای
یکدیگر به اصطلاح کرکری می خوانند . وی در غزلی دیگر در همین معنی سروده است :
خورشید افتد در کمی، از نور ِ جانِ آدمی
کم پرس از نا محرمان، انجا که محرم کم زند
در بیت بعد مولانا میزان پایداری عاشق را نشان می دهد کهاز حد تحمل بشری بسی فراتر است .
آهوی یاهو را بر سگ ِ تعلیم دیده زدن یعنی ذکر "یاهو" را چنان در دل؛ زیبا و مستحکم کن که سگ
نفس، شیفته اش گردد و تنها به دنبال همان صید بدود .بیت بعد اشاره است به ابوبکر یارغار پیامبر.
جان هایی که تو را منکرند به دوزخ روانه ساز و اگر می خواهی عیسی دمی دوباره به جهان باز آید
خودت از گلشن غیب نسیمی بر زهدان مریم مقدس روان ساز .[ ــ به اعتقاد مولانا پیامبران و اولیاء
پیش از خلقت تن، روحشان نزد خداست و بر هر بدنی که او بخواهد وارد می شوند.]
هم کاسه و هم یاسه یعنی با یکدیگر همدل و همراه شدن و از یک منبع غذای روحانی خوردن .
توضیح آن که در خانقاه ها و میان جمعیت های جوانمرد خوردن از یک‌دیگ بر سفره رسم بود . دور هم
می نشستند و دست در یک کاسه کرده و ‌لقمه بر می داشتند و رسم روامداری و ادب و همدلی به جا
می آوردند . کُحل انالله یعنی سرمۀ انی الله .اشاره دارد به آتشی که در کوه طور بر موسی نمایان شد
وگفت من خدایم . در قدیم می گفتند سرمه کشیدن بینایی را قوی می کند .منظور بیت این که تو خود،
بصیرتی موسی وار به مردم جهان عطا بفرما که این همه در طلب تو راه خطا نروند. تو را به عینه شهود
کنند همچون دیدن موسی که آتش صفات خداوندی را بر تن درختی در کوه طور دید.
دیدار معنوی مثنوی
@didarmasnavi

 

زیبا روز در ‫۳ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۷ آبان ۱۳۹۹، ساعت ۲۳:۳۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۵۰:

شرح غزل :
چند اشاره گذرا برای درک روشن تر :
در بسیاری غزلیات دیوان کبیر ؛ روی سخن مولانا با حضرت حق است و نه معشوق دیگری مانند همین غزل.
دارالسلام به معنی پایتخت و لقب بغداد و دمشق بوده اما در این جا منظور بهشت است
کسوف دل ... منظور دل خورشید وار مرا از ابر های غم خلاص کن
فطام به معنی از شیر باز گرفتن طفل پس از دو سالگی ... می فرماید همانند
آنچه که با مسیح کردی برای من هم غذای روحانی روان کن و یک بشر را از دام نان و آب خوردن برهان .
سرعاشقی خاریدن ؛ عاشق نوازی ست
مقام‌‌ اشاره به حالات و مقامات سلوک است و مُقام کردن ؛ جای گرفتن و بسربردن.و بیت آخر ؛ خانه دل را از غیرپرداخته ام، ولی عیش و عشقی ندارم شراب و شادی معنوی را تو مهیا بفرما
وظیفه ؛ مستمری
مجیب ؛ اجابت کننده
سوال ؛ گدایی
#محمد_بینش ( زیبا روز )

 

زیبا روز در ‫۳ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۷ آبان ۱۳۹۹، ساعت ۲۳:۲۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۵۰:

شرح غزل :
چند اشاره گذرا برای درک روشن تر :
در بسیاری غزلیات دیوان کبیر ؛ روی سخن مولانا با حضرت حق است و نه معشوق دیگری مانند همین غزل.
دارالسلام به معنی پایتخت و لقب بغداد و دمشق بوده اما در این جا منظور بهشت است
کسوف دل ... منظور دل خورشید وار مرا از ابر های غم خلاص کن
فطام به معنی از شیر باز گرفتن طفل پس از دو سالگی ... می فرماید همانند
آنچه که با مسیح کردی برای من هم غذای روحانی روان کن و یک بشر را از دام نان و آب خوردن برهان .
سرعاشقی خاریدن ؛ عاشق نوازی ست
مقام‌‌ اشاره به حالات و مقامات سلوک است و مُقام کردن ؛ جای گرفتن و بسربردن.و بیت آخر ؛ خانه دل را از غیرپرداخته ام، ولی عیش و عشقی ندارم شراب و شادی معنوی را تو مهیا بفرما
وظیفه ؛ مستمری
مجیب ؛ اجابت کننده
سوال ؛ گدایی
#محمد_بینش ( زیبا روز )
لطفا تصحیح بفرمایید ... سوال و نه سال

 

زیبا روز در ‫۳ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۲۶ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۲۱:۴۰ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۴۷:

با سلام .گر باده همی ما را
تصحیح بفرمایید
گر باده دهی ما را

 

زیبا روز در ‫۳ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۲۲:۱۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۰۵:

در این غزل شاعر از جانب خود و از جانب معشوق ،از هر دو جانب سخن می گوید .بیتی که این طور شروع می شود :
شب چو به خواب می رود گوش کشانش می کشم ...سخن معشوق است

 

زیبا روز در ‫۳ سال و ۹ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۰ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۲۳:۲۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹۳:

مسلمانان مسلمانی ز سر گیرید .
مسلمان یعنی تسلیم شده .می فرماید ای تسلیم شدگان تسلیم این یارم شوید که چنان لطفش فراگیر شده است که کافر هم در برابر او شرمش می آید سرکشی کند

 

زیبا روز در ‫۳ سال و ۹ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۰ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۲۲:۲۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۱:

با تو برهنه خوش ترم جامه ی تن برون کنم .... نظیر این معنی را در مثنوی هم داریم
من شدح عریان ز تن او از خیال
می خرامم در نهایات الوصال

 

زیبا روز در ‫۳ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۴ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۲۱:۵۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۱۰:

موسی و فرعون معنی را رهی
ظاهر آن ره دارد واین بی رهی
صحبت های خانم روفیا به جای خود درست است ولی منظور مولانا در این غزل چیز دیگری ست
می فرماید عاشقان با یکدگر آمیختند ...تضاد در جهان وجود دارد وو هیچ با هم آشتی ندارند ،مگر این که جهان غیب حاکم شود . و دیگر تو باقی را بدان

 

زیبا روز در ‫۳ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۱ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۲۰:۲۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۳۰:

گرچه که در یگانگی جان تو است جان من ....
این یگانگی ووحدت جان اولیا حق با یکدیگرست که اساس عرفان مولانا را تشکیل می دهد
جان گرگان و سگان هر یک جداست
متحد جان های مردان خداست

 

زیبا روز در ‫۳ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۲۱:۴۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۹۵:

در پاسخ به سوال جناب بهروز باید گفت در عرفان اسلامی عشق محمود به ایاز نمونه ای از عشق افلاطونی ست بدون شائبه جنسی .
البته شاید در واقعیت تاریخی اش چنین نبوده باشد
مولانا هر وقت از محمود و ایاز سخن می گوید تمثیلی ست از عشق او به شمس

 

زیبا روز در ‫۳ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۲۳:۴۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۶۵:

بهتر از این کرم بود؟جرم تو را گنه تورا
یعنی همانند حضرت آدم ادب داشته باش و خود را مسئول نافرمانی و خوردن از میوۀ دانش بدان
حواندن شعر با صدای مخمد بینش
پیوند به وبگاه بیرونی

 

زیبا روز در ‫۴ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۲۳:۵۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۹۰ - شنیدن آن طوطی حرکت آن طوطیان و مردن آن طوطی در قفص و نوحهٔ خواجه بر وی:

خدای من بسیاری از این حاشیه نویسان حتی یک بار هم تفسیرهای معروفی چون انقروی و نیکلسون و فروزانفر و دیگر استادان را نخوانده اند و حتی دستور زبان را هم دقیقا نمی دانند . از خوانندگان استدها دارم برای فهم این ابیات تفسیری درست بخوانند و بعد اظهار نظر کنند .

 

زیبا روز در ‫۴ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۲۳:۱۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۷۹:

با پوزش در اشتباه تایپی

نام شاعر فاضل تونی

 

زیبا روز در ‫۴ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۸، ساعت ۰۱:۲۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۳:

بجای تفسیر بیت که برای دوستان ادیب زیره به کرمان بردن است ترجیح می دهم تنها اشاراتی به کلمات کلیدی این غزل داشته باشم چراکه اغلب غزلیات مولانا را می توان به معانی متفاوتی دریافت . یکی از این کلمات " خود"
است که در اینجا می توان به شخصیت
فردی این جهانی مخاطب تعبیر کرد .
یک خود شناور بر آرزوها و ترس و لذت
فردی که اگرچه واقعیت دارد حقیقی نیست و می تواند به " بی خودی" مبدل
شود . بنابراین منظور مولانا از بی خودی
شور و مستی و امثال آن نیست . این بی خودی یعنی به خود یا نفس الهی رسیدن . آن خود و جان و نفسی که وابسته به غم و شادی این جهانی نیست . و دیگر تو خود حدیث مفصل بخوان ...‌

 

۱
۲
۳
sunny dark_mode