گنجور

حاشیه‌گذاری‌های عباسی-فسا @abbasi2153

عباسی-فسا @abbasi2153


عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳ در ‫۲ سال قبل، جمعه ۲ اردیبهشت ۱۴۰۱، ساعت ۰۱:۴۶ در پاسخ به حامد دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۹:

درود

گر من اش دوست ندارم همه کس دارد دوست
تا چه ویسی ست که در هر طرفش رامینیست

سعدی می خواهد بگوید او ارزش ذاتی دارد و نیازی به دوست داشتن من نیست.

حتی (فرض گرفته فرض محال) اگر من او را دوست ندارم ولی همه او را دوست دارند و نیازمند به دوستی من نیست

ش در منش مفعول است (من او را)

اگر بگوییم گر منش دوست ندارد اصلا فعل با فاعل و مفعول جور در نمیاد و بی معناست (اگر من او را دوست ندارد؟؟ یعنی چه)

 

عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳ در ‫۲ سال قبل، پنجشنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۱، ساعت ۲۲:۵۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۶:

در مصرع

وان سنگ دل که دیده بدوزد ز روی خوب

سنگدل باید سرهم نوشته شود چون یک کلمه است

 

عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳ در ‫۲ سال قبل، چهارشنبه ۲۵ اسفند ۱۴۰۰، ساعت ۲۱:۵۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۵:

یکی از اجراهای خصوصی که لینک دادید این اجراست

محمدرضا شجریان » اجراهای خصوصی » حریم یار – اجرای خصوصی شجریان، بهاری، کسایی و فرهنگفر

وقتی روی این کلیک میشه اجرای خصوصی روز وصل باز میشه که دو پست قبل از اون گذاشتید

 

ضمنا اجرای خصوصی حریم یار در شوشتری توسط استاد شجریان، لطفی، عندلیبی و اعیان 1990 در آمریکا اجرا شده و این هم لینکش

 

https://khosousi.com/harime-yar-shajarian-lotfi-andalibi-ayan/

 

عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳ در ‫۲ سال قبل، دوشنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۰، ساعت ۱۲:۱۲ در پاسخ به سیدمسعود دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » ترجیع بند:

شکل صحیحش قَتَلتِ است چون مخاطب مؤنث است

در مصرع اول می گوید یا قاتلتی

قاتلة+ی

مشخص است که باید مؤنث خواند

 

عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳ در ‫۲ سال قبل، یکشنبه ۲۲ اسفند ۱۴۰۰، ساعت ۱۲:۲۷ در پاسخ به ادیب دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » ترجیع بند:

در همین زمان هم در استان فارس ، تاجیک به معنی فارسی زبان است در برابر ترک

مثلا می گویند ترک هستی یا تاجیک

یعنی ترک هستی یا فارسی زبان

 

عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳ در ‫۲ سال قبل، جمعه ۲۰ اسفند ۱۴۰۰، ساعت ۲۲:۵۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » ترجیع بند:

بند سوم:

در دام تو عاشقان گرفتار

در بند تو دوستان مُحَبَّس

دوستان در بند تو زندانی شده اند

 

یا مُحْرِقتی بِنارِ خَدٍّ

مِن جَمْرَتِهَا السِّراج تَقْبَس

ای آن که با آتش گونه ات مرا سوزاندی / گونه ای که از پاره آتشش (آتشِ گونه) چراغ را روشن کرده است (در خوانش های گنجور فعل تَقْبَس به صورت مجهول خوانده شده: تُقبَس که در این صورت غلط می باشد چون سراج مذکر است و فعل مؤنث برای آن صحیح نیست اما اگر به صورت معلوم تَقْبَس خوانده شود فاعل آن ضمیر هی است که به نارِ خد برمی گردد) السراج مفعولٌ‌به برای تَقبَسُ است و باید منصوب باشد السراجَ

صبحی که مشام جان عشاق

خوشبوی کند إذا تَنَفَّس

صبحی که وقتی نفس می کشد مشام جان عاشقان را خوشبوی می کند – تلمیح به آیه 18 سوره تکویر وَالصُّبْحِ إِذَا تَنَفَّسَ)

 

أسْتَقْبِلُهُ وَ إنْ تَوَلّیٰ

أَسْتَأنِسُهُ وَ إنْ تَعَبَّس

به او رو می کنم هرچند او روی می گرداند / با او انس می گیرم هرچند او روی ترش می کند

 

من در همه قولها فصیحم

در وصف شمایل تو أَخْرَس

من در همه گفته هایم روشن و فصیح صحبت می کنم ولی در وصف روی تو لال هستم

 

 

بند چهارم

گفتار خوش و لبان باریک

ما أطیبَ فاکِ جَلَّ باریک

چقدر دهانت پاک و خوشبوست آفریننده ات بزرگ و با عظمت است (جمله دوم جمله دعایی است مرسوم در عربی)

باریک در مصرع اول فارسی است و در مصرع دوم یک ترکیب اضافی عربی است: باری + ک

فاکِ کاف کسره دارد ولی در موقع خواندن ساکن خوانده می شود

یا قاتلتی بسیف لحظ

والله قَتَلْتِنی بهاتِیک

ای آن که با شمشیر چشمت مرا کشتی به خدا سوگند که مرا با آن کشتی (هاتی اسم اشاره مفرد مؤنث به معنی هذه می باشد و کاف آخر آن، کاف خطاب است و ترجمه نمی شود مثل کاف در ذلک و تلک و أولئک)

لَحظ به معنی چشم (عین) است هم سیف و هم لحظ هر دو مذکر هستند اما چون سعدی از آن عین را اراده کرده اسم اشاره مؤنث را برایش آورده. سیف لحظ مجاز است و در مصرع دوم حقیقتِ عین را اراده کرده

 

دانی که چه شب گذشت بر من؟

لایأتِ بمثلها أَعادیک

مانند آن را دشمنانت نیاورند (یعنی دشمنانت مثل آنچه بر سر من آوردی بر سرت نیاورند) (أَعادی جمع عدو به معنی دشمنان و فاعل برای فعل لا یأت می باشد)

فی‌الجمله نماند صبر و آرام

کم تَزْجُرُنی و کم أُداریک

چه بسیار مرا می رانی و از خود دور می کنی و من چه بسیار با تو مدارا می کنم. أُداری فعل مضارع برای ضمیر أنا است از باب مُفاعَلة

 

بند 8

دستان که تو داری ای پریروی

بس دل ببری به کف و مِعْصَم

مِعْصَم به معنی مچ دست

 

شیرین جهان تویی به تحقیق

بگذار حدیث ما تَقَدَّم

قطعا تو شیرین جهان هستی/سخن از آنچه قبلا گفته شده (در باره شیرین) را رها کن

 

بند 9

بر ما همه عیب‌ها بگفتند

یا قوم إلی مَتیٰ و حَتّام؟

ای قوم تا کی؟ (إلی متی و حَتّام به یک شکل ترجمه می شوند. حَتّام = حتی + ما که الف ما حذف شده. ما استفهامی است)

 

بند 14

ما اخْتَرْتُ صَبابَتی ولکن

عَینی نَظَرَتْ و ما أَطاقَت

من این اندازه از عشقِ بسیار را انتخاب نکردم و به اختیار من نبود اما چشمم نگاه کرد و ناتوان شد، طاقت از دست داد

 

بند 21

یا مُتْلِفَ مُهْجَتی و نفسی

الله یَقیک مَحْضَرَ السو

ای که خون و وجودم را تلف کردی (بر باد دادی) خداوند تو را از بدی نگه دارد

 

عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳ در ‫۲ سال قبل، جمعه ۲۰ اسفند ۱۴۰۰، ساعت ۱۳:۲۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » ترجیع بند:

در خوانش آقای سهیل قاسمی کلمات عربی بعضا غلط خوانده شده اند 

حیف است این ترجیع بند بی نظیر ، غلط خوانده شود

 

 

عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳ در ‫۲ سال قبل، پنجشنبه ۱۹ اسفند ۱۴۰۰، ساعت ۰۰:۱۷ در پاسخ به حمیدرضا دربارهٔ سعدی » گلستان » دیباچه:

همین که هر بار واژه استاد را در زیر نامتان آورده اید کفایت می کند که در چه حد و اندازه اید

 

عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳ در ‫۲ سال قبل، سه‌شنبه ۱۷ اسفند ۱۴۰۰، ساعت ۱۸:۳۱ در پاسخ به Ben Omar دربارهٔ رهی معیری » غزلها - جلد اول » گریهٔ بی‌اختیار:

صحبت به معنی حرف زدن نیست

صحبت به معنی مصاحبت یعنی هم نشینی و همدم بودن است

سعدی:

صبر بر جور رقیبت چه کنم گر نکنم

همه دانند که در صحبت گل خاری هست

حافظ:

من و همصحبتی اهل ریا دورم باد

از گرانان جهان رطل گران ما را بس

 

حافظ:

باغبان گر پنج روزی صحبت گل بایدش

بر جفای خار هجران صبر بلبل بایدش

 

 

 

عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳ در ‫۲ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۱۳ اسفند ۱۴۰۰، ساعت ۰۲:۰۲ در پاسخ به امیر کرمانشاهی دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸:

درود

زیبایی سخن سعدی همین است که گاه از قالب های مرسوم زبان عام خارج شود و خودش یک ترکیب جدید بسازد

اصلا سعدی یعنی همین. یعنی زبان پارسی

سخن سعدی محک و مبنای کاربرد ما است نه برعکس

بسیاری از اصطلاحات و ترکیب ها در زبان سعدی ساخته می شوند یا زنده می شوند و جان می گیرند

اتفاقا به همین شکل که سعدی عزیز آورده است خوش صدا تر و خوش بیان تر شده است

 

عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳ در ‫۲ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۰، ساعت ۱۷:۵۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۶:

عجیب است چگونه برخی دوستان با استناد به این مصرع، سخن را از سعدی نمی دانند

خوشا و خرما آن دل که هست از عشق بیگانه

شاید این دوستان، خوشا و خرما را در حالت دعایی و آرزو خوانده اند اما چنین نیست

سعدی می گوید آن دل که از عشق بیگانه است خوش و خرم است به مصرع بعد توجه کنیم

که من تا آشنا گشتم دل خرم نمی‌بینم

سعدی به درستی می فرماید دلی که عشق در آن نیست خوش و خرم است ولی من از وقتی با عشق آشنا گشتم دلم شاد و خرم نیست

مگر جز این است که عشق همراه با غم است غمی که عاشق آن را با هیچ شادی عوض نمی کند

 

تا خار غم عشقت آویخته در دامن

کوته نظری باشد رفتن به گلستان ها

 

که شنیدی که برانگیخت سمند غم عشق

که نه اندر عقبش گرد ندامت برخاست

 

آب حیات من است خاک سر کوی دوست

گر دو جهان خرمیست ما و غم روی دوست

 

عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳ در ‫۲ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۷ دی ۱۴۰۰، ساعت ۰۹:۲۱ در پاسخ به امیر یحیایی دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۴:

در این صورت وزن کامل از بین می رود 

 

عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳ در ‫۲ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۶ دی ۱۴۰۰، ساعت ۰۱:۵۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۴:

سلام

مدتی است نمیشه اجراهای خصوصی را اضاف کرد

امشب سعی کردم و اشتباها یک قطعه از آلبوم آه باران ثبت شد که حذف بفرمایید

 

این اجرای خصوصی را در بخش اجراها ثبت بفرمایید

پیوند به وبگاه بیرونی

 

عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳ در ‫۲ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۰، ساعت ۲۲:۱۷ در پاسخ به AJS Saddiqi دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷:

سلام

این نظم از مولانای بزرگ نیست

سبک نوشتار حتی به مولانا در ضعیف ترین حالت هم ارتباط ندارد

از کارهای جدید است که به اسم بزرگان منتشر می کنند و بعدا معترض میشن که این شعر از من است به جهت معروف شدن 

 

عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳ در ‫۲ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۳ آذر ۱۴۰۰، ساعت ۱۱:۳۱ در پاسخ به ایران دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴:

عارف یعنی چه؟ یعنی این که یکی را با سیاست بالا ببرند و عارف بخوانند؟

شما سخن سعدی را مال حرام می دانید؟ مال حرام یا از دزدی است یا از رونوشت برداری بی حساب از دیگران

اگر مال حرامی هم باشد از آن کسی است که سخن بزرگی را برمی دارد و به نفع خود تغییر و تصرف در آن انجام می دهد.

تاریخ بشر سخن سرایی به شیرینی و شیوایی سعدی را به خود نخواهد دید

لطفا اگر حرف زدن بلد نیستید حداقل حرف نزدن را تمرین کنید

 

عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳ در ‫۲ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۰، ساعت ۱۲:۱۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۱:

درود

چقدر کار با گنجور سخت شده مخصوصا در معرفی آهنگ ها

اجرای خصوصی آیینه اوهام که جدیدا منتشر شده را نمیشه معرفی کرد و فقط آلبوم های رسمی دیده می شوند

 

عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳ در ‫۲ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ مهر ۱۴۰۰، ساعت ۲۳:۱۲ در پاسخ به مصطفی دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۵:

درود بر شما

البته بنده ندانستم چه شباهتی بین این دو غزل وجود دارد جز این که هر دو غزل هستند و با حروف فارسی نوشته اند

 

حداقل بهتر بود می فرمودید این شعر وحشی بافقی شبیه شعر خداوندِ سخن است چون سعدی در قرن هفتم و وحشی در قرن دهم می زیسته اند

شاد زی

 

عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳ در ‫۲ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۰، ساعت ۰۶:۱۲ در پاسخ به شاهین شیرزادی دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۶:

دقیقا درست فرمودید

 

عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳ در ‫۲ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۰، ساعت ۲۱:۱۳ در پاسخ به فریبرز عبدالوهابی دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۴۶:

حیف شد که ما در زمان مولانا نبودیم که بهش تذکر بدهیم

مصرع آخر هم دچار مشکل وزن می شود به علاوه اصلا معنا نداره

 

 

عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳ در ‫۲ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۱۴ خرداد ۱۴۰۰، ساعت ۰۲:۳۳ در پاسخ به آرش دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۸۵:

نقد و سؤال کردن معنای خاص خودش را دراد. کجای حرف آن آقا سؤال بود؟

آن بنده خدا چنین اظهار فضل فرمودند که استاد جفت پا رفته تو شعر (همین نشان می دهد چقدر با ادب و ادبیات آشنایی داره)

دیگری از روی حقد و اعتقادات نوشت استاد یاد شب های ... (من نمی توانم تکرار کنم این زشتی های آقایان)

 

آن وقت شما به این ها می گویید نقد و نظر؟

علاوه بر آن مگر این تصنیف در دسترس نیست؟ آنهایی که آمدند اعتقاداتشان را پهن کردند بروند گوش کنند بعد نظر بددهند

بخواهید یا نخواهید استاد دقیقا در جایگاهی قرار گرفته که هرچه بدی در باره ایشان گفته شود بیشتر شناخته می شود

جایگاهی که خاص سعدی و حافظ است

 

۱
۸
۹
۱۰
۱۱
۱۲
۱۶
sunny dark_mode