گفت زاهد ز عمر و عمار است
قول شاهد ز خمر و خمار است
گوش این بر نوای تسبیح است
گوش آن بر صدای مزمار است
تا نگوئی کزین دو راه کدام
راه نزدیک سوی دادار است
هر یکی را برشته ای بستند
اینت تسبیح و آنت ز نار است
خود پرستی و حق پرستی را
ایخردمند فرق بسیار است
سخت آسان شود بلطف خدا
راه حق گرچه سخت دشوار است
ره نیارد بسوی حضرت حق
برد هر کس که مردم آزار است
تو ز خلق خدای اگر بیزار
باشی از تو خدای بیزار است
دل بدست آر تا بزرگ شوی
که بزرگی نه زان دستار است
شیخ مردم فریب با دستار
چون ستور گسسته افسار است
عالم بیعمل بنص کتاب
خر بود کش بدوش اسفار است
کار خر روز و شب بنادانی
حمل اسفار و طی اسفار است
بسکه او زار خویش با دگران
میکشد روز و شب گرانبار است
بنده پیر میفروشان باش
که هماره درست کردار است
شیخ را خون مالک دینار
کم بهاتر ز عشر دینار است
دین بدینار میفروشد و خلق
بگمان شان که مرد دین دار است
مرد دین دار کیست آنکس کو
خوب کردار و راست گفتار است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
این جهان پاک خواب کردار است
آن شناسد که دلش بیدار است
نیکی او به جایگاه بد است
شادی او به جای تیمار است
چه نشینی بدین جهان هموار؟
[...]
این جهان پاک خواب کردار است
آن شناسد که دلش بیدار است
نیکی او بجایگاه بد است
شادی او بجای تیمار است
چه نشینی بدین جهان هموار؟
[...]
هر که گوید که چرخ بیکار است
پیش جانش ز جهل دیوار است
کس ندید، ای پسر، نه نیز شنید
هیچ گردندهای که بیکار است
چون نکو ننگری که چرخ به روز
[...]
هزل را خواستگار بسیار است
زنخ و ریشخند در کار است
تا نگوئی که عدل بی یار است
آسمان و زمین بدین کار است
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.