گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
قدسی مشهدی

شبی هرکس به بزم دلستانی جا کند خود را

دمی صدبار دل با دیده‌اش سودا کند خود را

شب وصل است و دل عهد خیالت تازه می‌سازد

که امشب فارغ از تنهایی فردا کند خود را

عنان دل به دست بیخودی افتاده می‌ترسم

که بی‌تابانه حرفی گوید و رسوا کند خود را

به دشت بی‌سرانجامی چنان گردیده قدسی گم

که عمری بایدش گردید تا پیدا کند خود را