نیافت منصب پروانه چراغم شمع
شبی نکرد درین کلبه، کار داغم شمع
ز عکس گل، در و دیوار در چراغان است
شب از برای چه آرد کسی به باغم شمع
برای آنکه به پروانه نسبتی دارم
به صد دلیل کند هر طرف سراغم شمع
ز رشک شعله و پروانه داغم و هر شب
بود فتیله روشن، برای داغم شمع
نخوردهاند حریفان بزم بر طبعم
ز هرزهسوزی خود کرده بیدماغم شمع
چراغ مجلس من تا ز نور طلعت کیست؟
که عاشق است چو پروانه، بر چراغم شمع
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.