گنجور

 
قدسی مشهدی

مردم از غیرت، جدا از صحبت اغیار باش

چند روزی هم به رغم غیر، با ما یار باش

بزم مارا همچو شمع از نور عارض برفروز

غیر هم گو امشبی حسرت‌کش دیدار باش

من نمی‌خواهم وصالی را که هجرش در پی است

دیده گو خونابه ریز و سینه گو افگار باش

از سر کویت به ناکامی ز رشک مدعی

هرچه باداباد خواهم رفت گو دشوار باش

چند قدسی از می عصیان کشی رطل گران؟

لحظه‌ای هم جرعه‌نوش جام استغفار باش

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode