نقطه دایره لطف دهان تو بود
آیت حسن خط مشک فشان تو بود
سر به بیماری باریک کشة آخر کار
هر که را آرزوی موی میان تو بود
پایه همت درویش و سرافرازی او
به هوای قد چون سرو روان نو بود
آنچنان داد خطت داد نکوئی کز شوق
تا به گلبرگ طری جامه دران تو بود
بی گل روی تو هر لاله که روید ز گلم
بر دلش داغ تو بر سینه نشان تو بود
دم آخر که بپوشم از جهان چشم امید
همچنان گوشه چشم نگران تو بود
ملک دلها ز نو آباد بود به که خراب
خاصه ملکی که سراپای از آن تو بود
گفته به صورت او مظهر معنیست کمال
خود عیانست چه حاجت به بیان تو بود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
ماهی ار ماه فلک را از کمان ابرو بود
سروی ار سرو سهی را عنبرین گیسو بود
ما که هر روزی به ماه طلعتت گیریم فال
روز و ماه ما مبارک، فال ما نیکو بود
ز آفتاب روی خوبت، دیده من خیره گشت
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.