به اعتقاد نزاری عزیزتر به بسی
ز هر چه در همه آفاق هست همنفسی
ز عشق دیر خبر یافتیم واویلا
که روزگار به سر بردهایم در هوسی
به باغ قیمت گل بلبل آن گهی داند
که مدتی بکشد بار هجر در قفسی
چو چشم شوخ دلم در سر نظر میکرد
به مصلحت شدم از پیش خلق باز پسی
خیالِ روی تو اندر نظر که را طاقت
که من بدیدمش آشفتهتر شدم به بسی
اگر به تیغ زدی در حضور دوست رقیب
چنان بدم به تحیر که در عسل مگسی
نه برگ خلوت و نه روی در میان بودن
نه چاره دگر الّا سفر نه دسترسی
به غصّه میروم و این بتر که قصّه خویش
نمیتوانم گفت از مصاحبان به کسی
به آب سر نتوان دفع کرد آتش دل
وگرنه میرود اینک ز چشم من ارسی
نزاریا به که نالی چو دوستان فریاد
نمیرسند و ندارد فراق وابرسی
توانگرانِ بیاسوده در کجاوه ناز
چه غم خورند که فریاد میکند جرسی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
اگر ز گردش جافی فلک همیترسی
چنین به سان ستوران چرا همیخفسی؟
وگر حذر نکند سود با سفاهت او
چنین ز نیک و بد او چرا همیترسی؟
چرا که باز نداری چو مردمان به هوش
[...]
مباش ممتحن زاد و بوم خود زخسی
اسیر خاک عطلت مشو ز کم هوسی
که در زمین غریبی و در سرای کسان
پدید گردد بر مرد ناکسی و کسی
که بیرفیق و حریفی نمانی از عالم
[...]
یا ساقی الراح خذ و امرلاء به طاسی
فلست املک صبر نوبةالکاس
و تابعالطاس مملوا بلا مهل
فان صحوت فهذا نوبة الیاس
و دوام السکر من کأس البقا مددا
[...]
همیزنم نفس سرد بر امید کسی
که یاد ناورد از من به سالها نفسی
به چشم رحم به رویم نظر همینکند
به دست جور و جفا گوشمال داده بسی
دلم ببرد و به جان زینهار میندهد
[...]
در آرزوی تو گشتم به هر دیار بسی
مرا ز روی تو هرگز نشان نداد کسی
وجود خاکی ما را به کوی دوست چه کار
که نیست لایق باغ بهشت خار و خسی
همیروم ز پی کاروان فقر مگر
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.