گنجور

 
امیر معزی

گر ابر به جود خویشتن را چو تو خواند

فراش تو بود او همی‌گرد نشاند

هر چند بسی‌ گهر پراکند و فشاند

آخر گهرش نماند و بی‌کار بماند

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode