گنجور

 
مسعود سعد سلمان

سودای تو آتش دلم افزون کرد

نادیدن رویت آب چشمم خون کرد

هر در که لبت در صدف گوشم ریخت

هجران توام ز دیدگان بیرون کرد

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode