ز جوش نشأه به تنگ آمده است شیشه من
ز زور باده به سنگ آمده است شیشه من
ازان خورند به تلخی شراب ناب مرا
که بی تلاش به چنگ آمده است شیشه من
شکسته دل من از شکستگی است درست
به دلنوازی سنگ آمده است شیشه من
صفای سینه مرا در حرم کند قندیل
چه شد برون ز فرنگ آمده است شیشه من؟
ز عجز من رگش انگشت زینهار شده است
اگر به سنگ به جنگ آمده است شیشه من
کجاست مایه درستی مرا به سنگ زند؟
کز آب تلخ به تنگ آمده است شیشه من
ز تندی نفسی دلشکسته می گردم
برون اگر چه ز سنگ آمده است شیشه من
ز کارخانه ابداع چون فلک صائب
تهی ز باده رنگ آمده است شیشه من
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.