آخر ز سجده ام عرق جبهه سر کشید
غواصی محیط ادب این گهر کشید
چندانکه شور صبح قیامت شود بلند
امروز پنبه بایدم از گوش کر کشید
از بیبضاعتی به گدایی مثل شدم
چونحلقه کاسهٔ تهیام دربهدر کشید
جام و شراب محفل اسرار خامشی است
خود را نهنگ حوصلهٔ شمع درکشید
هنگامهٔ تمتع این باغ فتنه داشت
سرو و چنار دست به جای ثمر کشید
عرض کمال رونق بازار ما شکست
جوهر ز آب آینه موج خطر کشید
روشن نشد که از چه بیابان رسیدهایم
باید چو شمع خار قدم تا سحر کشید
گردن کشان به عرصهٔ تقدیر چون هلال
تیغی کشیدهاند که خواهد سپر کشید
نقاشی صنایع پرداز سحر داشت
طاووس رنگها بهم آورد و پرکشید
هر گوهری به سنگ دگر قدر داشته است
خورشید اشک شبنم ما را به زر کشید
ای غنچهها ز ترک تکلف چمن شوند
سر نیست آنقدر که توان دردسر کشید
از بیکسی چو شمع درین عبرت انجمن
رنگ پریده بود که ما را به بر کشید
طاقت رمید بسکه بهوحشت قدم زدیم
بیدل شکست دامن ما تا کمر کشید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
چون شکرم در آب دو چشم و دلم فلک
در جام کینه خوشتر از آب و شکر کشید
گردون زبان عقل مرا قفل برفگند
و ایام چشم بخت مرا میل در کشید
یارب منم که بخت مرا باز در کشید
وز قعر چاه تیره به اوج قمر کشید
بختم گرفت در بر از آن پس که رخ بتافت
چرخم نهاد گردن از آن پس که سر کشید
منت خدای را که شب تیره رنگ من
[...]
صبح شکوفه از افق شاخ سر کشید
جوش بهار رشته ز عقد گهر کشید
تا پرده بر گرفت ز رخسار داغ من
خود را ز شرم لاله به کوه وکمر کشید
از وصل بهره توبه قدر حجاب توست
[...]
شمر لعین چو خنجر کین از کمر کشید
جبریل مضطرب زجگر نعره بر کشید
آن بی حیا ز روی پیمبر نکرد شرم
خنجر زکین به حنجر آن محتضر کشید
خورشید منکسف شد و آفاق پر زشور
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
replyپاسخگویی به این حاشیه flagگزارش حاشیهٔ نامناسب linkرونوشت نشانی حاشیه
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.