ای زلف خم به خم که زدی راه عالمی
دامی به راه خلق فکندی ز هر خمی
دلها تمام اگر تو ندزدیدهای چرا
لرزان و بی قرار و پریشان و درهمی
گه در کنار ماه چو جراره عقربی
گه بر فراز گنج چو پیچیده ارقمی
زآن رو به شکل سوزن عیسی شدم که تو
باریک تر ز رشتهٔ باریک مریمی
دل بند و دل شکار و دل آویز و دل کشی
پیچان و تاب دار و گرهگیر و محکمی
نیمی به دوش یاری و نیمی به روی دوست
با سرو هم نشینی و با لاله هم دمی
کس بر نمیخورد ز تو جز باد صبح دم
که سوده میشود ز شمیمت به هر دمی
تا بر رخ خجسته جانان نشستهای
ایمن ز هر گزندی و فارغ ز هر غمی
خورشید در کمند تو گردن نهاده است
گویا کمند پر خم شاه معظمی
جمشید عهد ناصردین شه که روز عید
بر جا نهشت مخزن دینار و درهمی
آن خسرو کریم که دست سخای وی
افکنده است رخنه در ارکان هر یمی
شاها همیشه باد ممالک مسخرت
زیرا که در قلمرو شاهی مسلمی
چندین هزار عید فروغی به نام تو
گوید غزل که شادی دلهای خرمی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا خوی ابر گل رخ تو کرده شبنمی
شبنم شدهست سوخته چون اشک ماتمی
... این مصرع ساقط شده ...
کاندر جهان به کس مگرو جز به فاطمی
کی مار ترسگین شود و گربه مهربان؟
[...]
ای آدمی به صورت و بیهیچ مردمی
چونی به فعل دیو چو فرزند آدمی؟
گر اسپ نیست استر و نه خر، تو هم چن او
نه مردمی نه دیو، یکی دیو مردمی
کم دید چشم من چو تو زیرا که چون کمند
[...]
آمد بهار خرم و آورد خرمی
وز فر نوبهار شد آراسته زمی
خرم بود همیشه بدین فصل آدمی
با بانگ زیر و بم بود و قحف در غمی
صدر جهان رسید بشادی و خرمی
در دوستان فزونی و در دشمنان کمی
شاه جهان و صدر جهان شاد و خرم است
جاوید باد شاه بشادی و خرمی
ای شاه راز طلعت فرخنده فال تو
[...]
در عالم کفایت عقل مجسمی
وز غایت لطافت روح مسلمی
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.