گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
فیض کاشانی

بهر مهر تو به فردوس براتم دادند

وز جهنم به ولای تو نجاتم دادند

در شب هجر تو بودم چو خضر در ظلمات

تا که از چشمه شوق آب حیاتم دادند

سرخوش از دوستی آل پیمبر گشتم

باده از جام تجلّی صفاتم دادند

بی‏خود از شعشعه پرتو ذاتم کردند

یعنی از نور ولاشان لمعاتم دادند

من همان روز ز اسلام شدم برخوردار

که به دل نور ولای حضراتم دادند

گر شدم عالم و عارف به ولاشان چه عجب

مستحق بودم و اینها به زکاتم دادند

فیض از اهل نجات است یقین می‏دانم

گو چرا زانکه در این شیوه ثباتم دادند

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode