نگاهی کن که شیدای تو گردم
خرابم کن که ماوای تو گردم
سراپا در سراپای تو محوم
بقربان سراپای تو گردم
چو بالایت بلائی کس ندیده
بلا گردان بالای تو گردم
حدیثی زان لب شیرین بفرما
که شورستان سودای تو گردم
برقص آجلوهٔ مستانهٔ کن
که مدهوش تماشای تو گردم
بغمزه آب ده تیغ نگه را
فدای چشم شهلای تو گردم
بیفکن سایهٔ خود بر سر فیض
اسیر قد رعنای تو گردم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
قبولم کن که لالای تو گردم
بلا گردان بالای توگردم
هزارم جان عطا فرمای و هر روز
بیا تا دور اعطای تو گردم
برم بینی ز فکر روشن ای دوست
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
replyپاسخگویی به این حاشیه flagگزارش حاشیهٔ نامناسب linkرونوشت نشانی حاشیه
replyپاسخگویی به این حاشیه flagگزارش حاشیهٔ نامناسب linkرونوشت نشانی حاشیه
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.