یکبوسه از آن دو لب گرفتم
ز آن بادهٔ بوالعجب گرفتم
ز آن تنگ دهان شکر مزیدم
ز آن نخل روان رطب گرفتم
مهرش بدل شکسته بستم
ذکر خیرش بلب گرفتم
زان مصحف روی خواندم آیات
ز آن زلف بحق سبب گرفتم
تیر نگهش بروز خوردم
تار زلفش بشب گرفتم
بس فیض کز آن جمال بردم
بس کام که بی طلب گرفتم
میها خوردم بر غم زهاد
از بیادبان ادب گرفتم
اندوه بعاقلان سپردم
عاشق شدم و طرب گرفتم
رو جانب قدس کردم آخر
چون فیض ره عجب گرفتم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.