اندرین ره هر که او یکتا شود
گنج معنی در دلش پیدا شود
جز جمال خود نبیند در جهان
اندرین ره هر که او بینا شود
قطره کز دریا برون آید همی
چون سوی دریا شود دریا شود
گر صفات خود کند یکباره محو
در مقامات بقا یکتا شود
هر که دل بر نیستی خود نهاد
در حریم هستی، او تنها شود
از مسما هر که یابد بهرهای
فارغ و آسوده از اسما شود
ور کند گم صورت هستی خویش
صورت او جملگی معنی شود
ور نهنگ لاخورش زو طعمه ساخت
زندهٔ جاوید در الا شود
صورتت چون شد حجاب راه تو
محو کن، تا سیرتت زیبا شود
گر از این منزل برون رفتی، یقین
دانکه منزلگاهت او ادنی شود
ما به جانان زندهایم، از جان بری
تا ابد هرگز کسی چون ما شود؟
هر که آنجا مقصد و مقصود یافت
در دو عالم والی والا شود
هر که را دل رازدار عشق شد
کی دلش مایل سوی صحرا شود؟
هم به بالا در رسد بیعقل و دین
گر عراقی محو اندر لا شود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر نسیم یوسفم پیدا شود
هر که نابینا بود بینا شود
بس که پیراهن بدرم تا مگر
بویی از پیراهنش پیدا شود
گر برافتد برقع از پیش رخش
[...]
آنچ با معنیست خود پیدا شود
وانچ پوسیدهست او رسوا شود
لاچو در وحدت رسد الاشود
آن الف بالا از آن پیداشود
هر زمان عشقی ز نو پیدا شود
هر نفس جانی دگر شیدا شود
چون درآید در شمار عارفان
در سواد ملک دل غوغا شود
چون برآید آفتاب مهر او
[...]
چون ارادت در درون پیدا شود
راه حق را او به جان جویا شود
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.