در سر هوس غمزه جادوی تو دارم
پیوسته نظر بر خم ابروی تو دارم
هر موی تو زنجیر من شیفته شاید
کاشفتگی از سلسله موی تو دارم
در حلقه سودازدگان جوی دلم را
کان غمزده را در خم گیسوی تو دارم
مرغان چمن میل بگلزار نمایند
من میل گل خوش نطر روی تو دارم
کوته نظران در طلب حور و قصورند
من روی توجُّه بسر کوی تو دارم
عمریست که از بیم رقیبان تو خود را
مشغول دگر جای و نظر سوی تو دارم
گر طبع مرا شعر بلند ست عجب نیست
آری سخن از قامت دلجوی تو دارم
گر تبغ تو در قصد سر ابن حسام است
فرمای که سر بر خط یرغوی تو دارم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دیری است که دل در شکن موی تو دارم
جان در قدم قامت دلجوی تو دارم
افسر به سر از خاک سر کوی تو دارم
دل در هوس طرّه گیسوی تو دارم
محراب نخواهم خم ابروی تو دارم
زنار نبندم شکن موی تو دارم
زاهد بحرم نازد و راهب بکلیسا
من فارغم از این دو سر کوی تو دارم
گر بت بپرستم من روی تو صنم بس
[...]
برخیز نگارا که ز فرمودهٔ خسرو
موزون غزلی چون قد دل جوی تو دارم
نیکوست که در پیش تو خوانم غزل شاه
زیرا که هوای رخ نیکوی تو دارم
بشنو ز من اشعار ملک ناصردین را
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
replyپاسخگویی به این حاشیه flagگزارش حاشیهٔ نامناسب linkرونوشت نشانی حاشیه
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.