گنجور

 
شاه نعمت‌الله ولی

در دل ما عشقش از جان خوشتر است

جان چه باشد عشق جانان خوشتر است

عشق او گنجی و دل ویرانه ای

گنج او در کنج ویران خوشتر است

خوش بود یک جام می شادی ما

بلکه می خوردن فراوان خوشتر است

آب چشم ما بهر سو می رود

عین ما از بحر عمان خوشتر است

راز دل با غیر پیدا کی کنم

سر او در سینه پنهان خوشتر است

صُوت بلبل در گلستان خوش بود

مجلس ما از گلستان خوشتر است

نعمت الله گر تو را باشد خوش است

ور نباشد مفلسی زان خوشتر است

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode