گنجور

 
مولانا

زان روز که چشم من به رویت نگریست

یک دم نگذشت کز غمت خون نگریست

زهرم بادا که بی‌تو می‌گیرم جام

مرگم بادا که بی‌تو می‌باید زیست

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode