گنجور

 
سنایی

اکنون که ستد هوای تو داد از من

گر جان بدهم نیایدت یاد از من

مسکین من مستمند کاندر غم تو

می‌سوزم و تو فارغ و آزاد از من

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode