گنجور

 
بیدل دهلوی

دیدهٔ حیرت نگاهان را به مژگان ‌کار نیست

خانهٔ آیینه در بندِ در و دیوار نیست

انقیادِ دورِ گردون برنتابد همّتم

همچو مرکز حلقهٔ‌ گوشم خطِ پرگار نیست

ناتوانی سرمه در کارِ ضعیفان می‌کند

رنگِ ‌گل را در شکستِ خود لبِ اظهار نیست

می‌کشد بی‌مغز، رنج از دستگاهِ اعتبار

جز خم و پیچ از بزرگی حاصلِ دستار نیست

فارغ‌ است از دود تا شد شعله‌ خاکسترنشین

بر نمدپوشان غبارِ تهمتِ زنّار نیست

سایه اینجا پرتو خورشید دارد در بغل

زنگ ‌هم چون خلوتِ آیینه بی‌دیدار نیست

سدِِّ راه‌ِ کس مبادا دورباشِ امتیاز

هر دو عالم خلوتِ یار است و ما را بار نیست

از اثرهای نفس چون صبح بویی برده‌ایم

بیش ازین آیینهٔ ما قابلِ زنگار نیست

غنچهٔ‌ دل چون حباب از خامشی دارد ثبات

خامهٔ ما را به جز پاسِ نفس دیوار نیست

گر ز دنیا بگذریم افسونِ عُقبا حایل است

منزلی تا هست باقی‌، راهِ ما هموار نیست

دیده‌ها باز است اما خواب می‌بینیم و بس

تا مژه بر هم نیاید هیچکس بیدار نیست

بسکه مردم دامنِ احسان ز هم واچیده‌اند

بیدل از خسّت ‌کسی ‌را سایهٔ دیوار نیست

 
 
 
فرخی سیستانی

اندرین گیتی به فضل و رادی او را یار نیست

جز کریمی و عطا بخشیدن او را کار نیست

تیز بازاری همی بینم سخا را نزد او

اینت بازاری که در گیتی چنین بازار نیست

از پی نام بلند و از پی جاه عریض

[...]

ناصرخسرو

جز جفا با اهل دانش مر فلک را کار نیست

زانکه دانا را سوی نادان بسی مقدار نیست

بد به سوی بد گراید نیک با نیک آرمد

این مر آن را جفت نی و آن مر این را یار نیست

مرد دانا بدرشید و چرخ نادان بد کنش

[...]

خواجه عبدالله انصاری

روز محشر عاشقان را با قیامت کار نیست

کار عاشق جز تماشای و صال یار نیست

از سر کویش اگر سوی بهشتم می برند

پای ننهم که در آنجا وعدهٔ دیدار نیست

قطران تبریزی

روز کوشیدن چو تیغت شیر جان او بار نیست

روز بخشیدن چو کفت ابر گوهر بار نیست

نابریده تیغ تو روز وغا پولاد نیست

نابسوده کف تو روز عطا دینار نیست

در خور گفتار هرکس مر ترا گفتار نیست

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از قطران تبریزی
امیر معزی

ذوالجلال‌ است آن‌ که در وصف جلالش بار نیست

هرچه خواهد آن‌ کند کاری برو دشوار نیست

ملک او را ابتدا و انتها و عزل نیست

ذات او را آفت و کیفیت و مقدار نیست

آن خداوندی‌ که هست او بی‌نیاز از بندگان

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه