بزم طرب ساز و کن فراز در غم
سادهٔ زیبا بخواه و بادهٔ درغم
خون سیاووش ریز در کف موسی
قبلهٔ زردشت زن به خیمهٔ رستم
مطرب! چون ساختی نوای همایون
گاه ره زیر ساز و گاه ره بم
باده همی ده مرا و بوسه همی ده
بوسه مؤخر خوش است و باده مقدم
ساقی، روی تو زیر زلف چه باشد
روزی روشن نهفته در شب مظلم
گویی پشت من است زلف تو آری
ورنه چرا شد چنین شکسته و درهم
تنها پشت من از تو خم نگرفته است
پشت جهانی است زیر بار غمت خم
جز غم رویت، مراست غمها در دل
خوش به مثل گفتهاند یک دل و صد غم
شد غم زلفت مرا زیاد چو دیدم
ملک پریشان و کار ملک مقصم
ملکی کز دیرباز عهد کیومرث
بود چو باغ ارم شکفته و خرم
دیده شکوه سیامک و فر هوشنگ
شوکت طهمورث و شهنشهی جم
فر فریدون و دادخواهی کاوه
رای منوچهر و کینهتوزی نیرم
داوری کیقباد و حشمت کاووس
فره کیخسرو و شجاعت رستم
وان ملکان گذشته کز دهش و داد
بد همه را ملکت زمانه مسلم
وان وزرای بزرگ کاندر هر کار
بودند از کردگار گیتی ملهم
وانهمه جنگ آوران نیو که بودند
جمله به نیروی پیل و حمله ضیغم
و آن علم کاویان که در همه هنگام
نصرت و اقبال بسته داشت به پرچم
ملکی چونین که بُد عروس زمانه
شد رخش اکنون به داغ فتنه موسم
یکسو در خاک خفت شاه مظفر
یکسو در خون طپید اتابک اعظم
جاهل، دانا شدست و دانا، جاهل
شیخ، مکلا شدست و میر، معمم
بیخردان برگرفته حربهٔ تزویر
گشته به خونریزی ملوک مصمم
مجلس کنکاش گشته ز انبه جهال
چون گه انبوه حاج، چشمهٔ زمزم
ملک خراسان که بود مخیم ابطال
گشته کنون خیل ابلهان را مخیم
یاوهسرایان به گرد هم شده انبوه
هر یک را بر زبان کلامی مبهم
انجمن معدلت ز کار معطل
قومی در وی نشسته بسته ره فم
قومی دیگر به خیره هر سو پویا
تا ز چه ره پر کنند مشرب و مطعم
گوید آن یک که روزنامه حرامست
گرش بخوانی شوی دچار جهنم
حاشیه این بر نظامنامه نویسد
یکسو ان لایجوز و یکسو ان لم
بینم این جمله را و خون شودم دل
زانکه نیارم کشید از این سخنان دم
حشمت مرد آشکار گردد در کار
نیکی مشک آشکار گردد در شم
داند کاین دوره عدل باید از یراک
گلشن دولت ز عدل گردد خرم
عدل به کارست و داوری بهشمارست
صدق پسند است و راستی است مسلم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعر بلندی است که به مسائل اجتماعی، سیاسی و مفاهیم سرگردانی و غم میپردازد. آغاز آن به بزم شادی و غمانگیزی اشاره دارد و در ادامه به محنت و درد دل شاعر اشاره میکند که از غم عشق و محبوبش نشأت میگیرد. شاعر به مرور به تذکر از بزرگان تاریخ ایران، مانند کیومرث، فریدون و رستم میپردازد و از فر همایون این شخصیتها یاد میکند و به فساد و بیعدالتی حاکم در زمان خود معترض است.
سپس به اوضاع آشفته جامعه اشاره میکند و به حکایت مردمی میپردازد که در جستجوی حقیقت و عدالتاند، ولی در میان فریب و نیرنگ گم شدهاند. تأکید اصلی بر ضرورت عدالت و صداقت در جامعه است، و شاعر اعتقاد دارد که تنها با عدالت میتوان به آرامش و سعادت دستیافت. در نهایت، او به چالشها و نابرابریهای موجود در جامعه میپردازد و خواستار اصلاح و بازگشت به اصول انسانی میشود.
هوش مصنوعی: در دنیای شادی و سرور، به یاد زیباییهای ساده و دلنشین بپرداز و در کنار آن از نوشیدنیهای خوشمزه لذت ببر.
هوش مصنوعی: در این بیت، اشارهای به خون سیاوش و تاثیر آن بر موسی و در نتیجه بر زرتشت وجود دارد. همچنین به سویایی کردن جنگ و جوی خونآلودی که به خیمه رستم میرسد، اشاره شده است. در واقع، این تصویر نمادی از جنگ، ناموس و سرنوشت قهرمانان ایرانی است که در موقعیتهای حساس و بحرانی قرار دارند.
هوش مصنوعی: ای نوازنده! وقتی که نغمه دلنواز و خوشایند میسرائی، گاهی ساز را پایینتر بگذار و گاهی هم بالاتر.
هوش مصنوعی: مرا باده بده و بوسهای هم به من بده؛ بوسه اگر بعد از باده باشد، بهتر است.
هوش مصنوعی: ای ساقی، روزی روشن که در تاریکی شب نهفته است، در زیر زلف تو چه زیبایی دارد؟
هوش مصنوعی: گویی زلف تو پشت من قرار دارد، وگرنه چرا این چنین پریشان و درهم شدهام؟
هوش مصنوعی: فقط من نیستم که از غم تو رنج میبرم، بلکه تمام دنیا زیر بار اندوه تو خم شده است.
هوش مصنوعی: جز غم چهره تو، هیچ غمی در دلم نیست. در حالی که گفتهاند یک دل میتواند صد غم را تحمل کند، من فقط غم تو را در دل دارم.
هوش مصنوعی: غم زلف تو بر من افزون شد، چون دیدم که حال آن پادشاه پریشان و کارهای او نیز مختل شده است.
هوش مصنوعی: یک زمین که از زمانهای بسیار دور به کیومرث تعلق داشت، مانند باغ ارم، شکوفا و سرزنده است.
هوش مصنوعی: چهره زیبا و شکوه سیامک و فضیلت و خرد هوشنگ به همراه عظمت طهمورث و سلطنت جم را میتوان دید.
هوش مصنوعی: این جمله به موضوعاتی از قبیل انصاف و عدالت اشاره میکند و بر این نکته تأکید میکند که قدرت و اراده فریدون در برقراری عدل و پیگیری حق و حقوق مردم با حمایت کاوه و همچنین تنفر و کینتوزی که ممکن است از سوی نیرم وجود داشته باشد، اهمیت دارد. به عبارتی دیگر، این متن بر نقش مهم قهرمانان و عدالتخواهان در مبارزه با بدی و فساد تأکید میکند.
هوش مصنوعی: این بیت به ویژگیهای برجسته و صفات شخصیتی شخصیتهای بزرگ تاریخی و اسطورهای اشاره دارد. داوری را به توانایی قضاوت و عدالت میسازد که به کیقباد نسبت داده شده، در حالی که حشمت و بزرگمنشی به کاووس نسبت داده شده است. همچنین، فره کیخسرو به شایستگی و صفات برجسته این پادشاه اشاره دارد و شجاعت رستم نیز به دلیری و قهرمانی او معروف است. به طور کلی، این بیت از صفات والای انسانی و ویژگیهای مثبت این شخصیتها سخن میگوید.
هوش مصنوعی: دو فرشتهای که از قدرت و بخشششان در گذشته یاد میشود، به خاطر نیکیها و انصافشان، بر تمام موجودات زمانه تسلط دارند و متضمن حقوق همه هستند.
هوش مصنوعی: وزرای بزرگ که در هر کاری مشغول بودند، الهام گرفته از خالق جهان بودند.
هوش مصنوعی: این جنگآوران که همگی قدرت زیادی دارند، مانند قدرت فیل و شدت حمله شیر هستند.
هوش مصنوعی: آن دانشمندان و بزرگان که همیشه پشتیبان و یاریگر دیگران بودند و به پرچم و نماد خود افتخار میکردند.
هوش مصنوعی: عکسی که از زیبایی و جذابیت او در زمانهای گذشته وجود داشت، اکنون تحت تأثیر مشکلات و بحرانها قرار گرفته و زخمهایی بر چهرهاش نشسته است.
هوش مصنوعی: در یک سو، شاه مظفر در خاک، یعنی در زیر زمین خوابیده است و در سوی دیگر، اتابک اعظم در خون خود غوطهور است.
هوش مصنوعی: جهل و دانش به اشتباه جای یکدیگر را گرفتهاند. انسان نادان اکنون دانا به نظر میرسد و انسان آگاه مانند کسی به نظر میرسد که چیزی نمیداند. همچنین، شیخی که لباس خاصی به تن دارد به دلیل ظواهرش جدی گرفته میشود، و فردی که مقام بالایی دارد به خاطر ظاهرش مورد احترام قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: نادانها که به فریبکاری روی آوردهاند، مصمم به خونریزی و ظلم به پادشاهان شدهاند.
هوش مصنوعی: مجلس تحقیق و بررسی پر شده از افراد نادان، همانند زمانی که در جمعیت زیادی از حاجیان، چشمهٔ زمزم وجود دارد.
هوش مصنوعی: ملک خراسان که در زمانهای گذشته بزرگ و محترم بود، اکنون به محلی برای تجمع نادانان تبدیل شده است.
هوش مصنوعی: افرادی که بیهودهگویی میکنند، دور هم جمع شدهاند و هر یک از آنها کلماتی نامفهوم بر زبان میآورند.
هوش مصنوعی: جمعیتی که بیهدف و بیکار ماندهاند، در یک محفل گرد هم آمدهاند و راه را بر هر که بخواهد باز کنند، بستهاند.
هوش مصنوعی: گروهی دیگر در حال حرکت به هر سمت هستند تا ببینند از کدام مسیر میتوانند محل نوشیدن و خوردن خود را پر کنند.
هوش مصنوعی: او میگوید که خواندن روزنامه حرام است و اگر این کار را کنی، به عذاب جهنم دچار خواهی شد.
هوش مصنوعی: در حاشیه این دستور العمل، یک سمت نکتهای بیان شده که اجازه نمیدهد و در سمتی دیگر نکتهای وجود دارد که نشان میدهد ممکن است.
هوش مصنوعی: من این سخنان را میبینم و دلم از آن میسوزد؛ زیرا نمیتوانم از این حرفها چیزی بگویم یا جواب بدهم.
هوش مصنوعی: شکوه و عظمت یک مرد در انجام کارهای نیک بروز پیدا میکند، مانند اینکه بوی خوش مشک در ظاهر خود را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: میداند که این زمانِ عدالت باید سبب شود که از مکانی به نام گلشن، دولت و زندگی بهتر و خوشبختی با عدالت به وجود آید.
هوش مصنوعی: کار کردن با عدالت و داوری کردن با شمارش صحیح نشاندهنده این است که صداقت و راستی در زندگی اهمیت دارد و باید به آن پایبند بود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
صاحب عادل وزیر شاه معظم
صدر خجسته پی عزیز مکرم
سرور عالم که هست از نیت نیک
عالمیانرا بشفقت پدر و عم
خرم و خوش باش کز قبل اوست
[...]
اذا کنت قوت النفس ثم هجرتها
فلم تلبث النفس التی انت قوتها
جان و جهانم تویی و گرت نبینم
یکسر بد روز باد جان و جهانهم.
چون چنبر عنبرین بنفشه در هم
گاهیش قدم فرق و گهی فرق قدم
هست امیدم که خاک پای تو گردم
بار خدایا بدین امید رسانم
گر سلسلهٔ زلفت در دور چنان پیچد
در پیچِ نماز خود دوزخ به دعا خواهم
روی سیه و موی سفید آوردم
چشمی گریان، قدی چو بید آوردم
چون خود گفتی که ناامیدی کفر است
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.