نان و حلوا چیست؟ ای فرزانه مرد
منصب دنیاست، گرد آن مگرد
گر بیالایی از او دست و دهان
روی آسایش نبینی در جهان
منصب دنیا نمیدانی که چیست؟
من بگویم با تو، یک ساعت بایست
آنکه بندد از ره حق پای مرد
آنکه سازد کوی حرمان جای مرد
آنکه نامش مایهٔ بدنامی است
آنکه کامش، سر به سر، ناکامی است
آنکه هر ساعت، نهان از خاص و عام
کاسهٔ زهرت فرو ریزد به کام
بر سر این زهر روزان و شبان
چند خواهی بود لرزان و تپان؟
منصب دنیاست، ای نیکونهاد!
آنکه داده خرمن دینت به باد
منصب دنیاست، ای صاحب فنون!
آنکه کردت این چنین، خوار و زبون
ای خوش آن دانا که دنیا را بهشت
رفت همچون شاه مردان در بهشت
مولوی معنوی در مثنوی
نکتهای گفته است، هان تا بشنوی:
« ترک دنیا گیر تا سلطان شوی
ورنه گر چرخی تو، سرگردان شوی
زهر دارد در درون، دنیا چو مار
گرچه دارد در برون، نقش و نگار
زهر این مار منقش، قاتل است
میگریزد زو هر آن کس عاقل است»
زین سبب، فرمود شاه اولیا
آن گزین اولیا و انبیا:
حب الدنیا، رأس کل خطیة
و ترک الدنیا رأس کل عبادة
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.