گنجور

 
عطار

کرد آن دیوانه رامردی سؤال

گفت هان چونی تو ای شوریده حال

گفت بر هر پهلوئی گشتم براه

هم بتر من آمدم بیگاه و گاه

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode