گنجور

 
عطار

آن روز که آفتاب انجم میریخت

صد عالم پر قطره ز قلزم میریخت

ناگه به کلوخ آدم اندر نگریست

زان وقت ازان کلوخ مردم میریخت

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode