گنجور

 
عطار

ای آمده از شوق تو جان بر لب من

چون روز قیامت است بی تو شب من

آخر سخنی از من بی دل بشنو

تاکی ز خموشی من و یارب من

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode