گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
عطار

عزیزی بر لب دریا باستاد

نظر از هر سوی دریا فرستاد

یکی دریا همی دید آرمیده

یکی فطرت بحدش نارسیده

بدریا گفت ای بس بی نهایت

ز آرام تو می‌ترسم بغایت

که گرموجی برآید یک دم از تو

بسی کشتی که افتد بر هم از تو

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode