دیوانه عشق توام و ز عقل و دینم بیخبر
تا مست دیدارت شدم از خود نمییابم اثر
ای همدم جان و روان جویی کنار از عاشقان
با ما چرایی سرگران رنجیدهای از ما مگر
در عشق تو بیچارهام، از خان و مان آوارهام
از لطف خود کن چارهام، دیدار بنما یک نظر
ای شاه عالمسوز من وی ماه جانافروز من
ای ساز من ای سوز من کی بینمت بار دگر
ای دلبر طناز من ای مونس و دمساز من
ای محرم و همراز من درد مرا شو چارهگر
ای آرزوی جان من ای جان و ای جانان من
ای درد و ای درمان من در حال زار من نگر
ای یار بیمهر و وفا داری سر جور و جفا
گر زان که ریزی خون ما کردم فدایت جان و سر
ای آفتاب خاوری ای رشک ماه و مشتری
درد دلم چون بنگری باشی ز حالم باخبر
آخر اسیری در نگر گر زان که هستی دیدهور
من نور حقم سر به سر روپوش گشته در بشر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چشم تو خورشید و قمر گنج تو پر در و گهر
جود تو هنگام سحر هم بر خضر هم بر شجر
ای یوسف حسن و کشی خورشید خوی خوش سیر
از سر برون کن سرکشی امروز با ما باده خور
زین بادهٔ چون ارغوان پر کن سبک رطل گران
با ما خور ای جان جهان با ما خور ای بدر پدر
ای خوش لب شیرین زبان خوش خوش در آ اندر میان
[...]
خط نگار ترک من چون طوق قمری بر قمر
یا چون قطار مور بر گرد قمر بسته کمر
وان زلفق پرچین و شکن خمیده چون پشت شمن
بر روی آن سرو چمن ژولیده مو افروز بر
خط بدیع آیین اووان زلف مشک آگین او
[...]
افدیک یا خیر البشر، ای تاج عالم بلکه سر
چونت فتاد اینجا گذر، این المقام ایش الخبر
چون گفت شرعت طرقوا، شاها بمیدان شو زکو
از دوستان بربای کاو، از دشمنان بردار سر
نو کن روش را داستان، بشکن طلسم باستان
[...]
ای شاهد سیمین ذقن درده شرابی همچو زر
تا سینهها روشن شود افزون شود نور نظر
کوری هشیاران ده آن جام سلطانی بده
تا جسم گردد همچو جان تا شب شود همچون سحر
چون خواب را درهم زدی درده شراب ایزدی
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.