زان شب که نشستیم به هم با طربی
کردیم فراق را به وصلت ادبی
بس روز که برخاستهام با تک و تاز
در آرزوی چنان نشستی و شبی
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
زان شب که نشستیم به هم با طربی
کردیم فراق را به وصلت ادبی
بس روز که برخاستهام با تک و تاز
در آرزوی چنان نشستی و شبی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دلشاد مشو ز وصل اگر در طربی
دل تنگ مکن ز هجر اگر در تعبی
از شادی وصل و غم هجران بگذر
با هیچ بساز اگر همه میطلبی
رشک آیدم ای دوست که هر نیم شبی
در برگیرد قد ترا بی ادبی
حیفست چنان لبی و الحق چه لبی
آلوده شده ببوسۀ هر جلبی
ای سر سبب اندر سبب اندر سببی
وی تن عجب اندر عجب اندر عجبی
ای دل طلب اندر طلب اندر طلبی
وی جان طرب اندر طرب اندر طربی
ای لعل لبت حیات هر نوش لبی
ما را بجز از غم تو نبود طلبی
بی نقد غمت نیست درین چار چمن
با چار برات طبع برگ طربی
با چار برات طبع برگ طربی
یارب به رسالت رسول عربی
یارب به حریم روضه پاک نبی
عفوی کن و درگذر ز هر جرم که کرد
بیچاره فضولی از ره بی ادبی
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.