گنجور

 
انوری

دی می‌شد و از شکوفه شاخی در دست

گفتم به شکوفه وعده بود این آن هست

برگشت و به طعنه گفت ای عشوه‌پرست

نشنیدی که هرچه بشکفت نه بست

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode