باز آهنگ بلایی میکنی
قصد جان مبتلایی میکنی
با وفاداری که دربند تو شد
هر زمان قصد جفایی میکنی
کی شود واقف کسی بر طبع تو
زانکه طرفه شکلهایی میکنی
گه گهی گر میکنی ما را طلب
آن نه از دل از ریایی میکنی
کیمیای وصل تو ناید به دست
زانکه هر دم کیمیایی میکنی
هست هم چیزی درین زیر گلیم
یا مرا طال بقایی میکنی
گردی از عشاق کشتن شادمان
راست پنداری غزایی میکنی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
پادشاهی و گدایی می کنی
گنج داری بینوایی می کنی
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.