گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
انوری

ای کار غم تو غمگساری

اندوه غم تو شادخواری

از کبر نگاه کرد رویت

در چشمهٔ خور به چشم خواری

از تابش روی و تاب زلفت

شب روشن گشت و روز تاری

فقر غم تو ز باغ دلها

برکند نهال کامگاری

ای شربت بوسهٔ تو شافی

وی ضربت غمزهٔ تو کاری

داری سر آنکه بیش از اینم

در بند فراق خود بداری

گویی بی‌من دل تو چونست

چونست به صد هزار زاری

روزی که غم نوم نمایی

آنرا به غنیمتی شماری

با یاران این کنند احسنت

چشم بد دور نیک یاری

امروز بر اسب جور با من

هر گوشه همی کنی سواری

ترسم فردا گه مظالم

تاب ثقةالملوک ناری