گنجور

 
انوری

چارهٔ عشق تو نداند کس

نامهٔ وصل تو نخواند کس

نقش هجران تو که مالد باز

تو توانی اگر تواند کس

در رکابت فلک فرو ماند

هم‌عنانی چگونه راند کس

به غمی چون دل بِنَسْتانی

از تو انصاف چون ستاند کس

از تو هرچم بتر به روی رسید

خود به روی کس این رساند کس

هم برین دل اگر بخواهی ماند

تا نه بس در جهان نماند کس

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode