اگر یگانه شوی با تو دل یگانهکنم
زعشق و مهر دگر دلبرانکرانه کنم
وگر جفا کنی و بگذری ز راه وفا
دو دیده تیر جفای تو را نشانه کنم
رمیده کرد زمن گردش زمانه تو را
بدین سبب گله ازگردش زمانه کنم
سیاه خال تو دانه است و تیره زلف تو دام
به دام بسته شوم گر طمع به دانه کنم
به مجلسی که رفیقان نگاه دارندت
به چشم با تو سخن گویم و بهانه کنم
چو ننگرند رفیقان نگه کنم سوی تو
چو بنگرند نگه سوی آستانهکنم
اگر چو مرغ برآرم زآرزوی تو پر
همه به کوی سرای تو آشیانه کنم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
اگر یگانه شوی با تو دل یگانه کنم
زعشق و مهر دگر دلبران کرانه کنم
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.