عشق تو، کزو چاک زدم پیراهن
بگرفت مرا، چو پیرهن پیرامن
تا سر ز گریبانش برآوردم من
من باز ندانم ز گریبان دامن
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
عشق تو، کزو چاک زدم پیراهن
بگرفت مرا، چو پیرهن پیرامن
تا سر ز گریبانش برآوردم من
من باز ندانم ز گریبان دامن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عاشق من و دیوانه من و شیدا من
شهره من و افسانه من و رسوا من
کافر من و بت پرست من ترسا من
اینها من و صد بار بتر زینها من
نه با منی ار چه همنشینی با من
ای بس دوری که از تو بینم تا من
در من نرسی تا نشوم یک پا من
کاندر ره عشق یا تو لنگی یا من
تا با خودی ارچه همنشینی با من
ای بس دوری که از تو باشد تا من
در من نرسی تا نشوی یکتا من
اندر ره عشق یا تو گنجی یا من
تا با خودی از چه همنشینی با من
ای بس دوری که از تو باشد تا من
در من نرسی تا نشوی یکتایی
کاندر ره عشق یا تو گنجی یا من!
از رشک تو، کاغذین کنم پیراهن
تا سایهٔ تو نگرددت پیرامن
هر چند کنار من چو دریاست ز اشک
در شیوهٔ عشق تو، نیم تردامن
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.