گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
ادیب الممالک

از آندمی که پدیدار گشت هوش نخست

پی نماز کمر بست پیش یزدان چست

چو سرور است شد و چون بنفشه سر در پیش

چو غنچه دوخت لب از گفتگوی و چون گل رست

سپس بگفته یزدان شد از سپهر بخاک

نشست در سر دانا و مغز او را شست

ز کردگار رسیدش بگوش جان فر تاب

که پیشوای جهانی و گفته گفته تست

کجا که باشی کفشیر هر شکسته کنی

کجا که نیستی آنجا شکسته است درست

بگیر پورا دامان هوش و دست خرد

مگیر گفت مرا یاوه و گزافه و سست

خرد رهی است کز او هر که هرچه جوید یافت

خرد رهیست کزان هرکه هرچه خواهد جست

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode