گنجور

ناصرخسرو » دیوان اشعار » مسمط

 

ای گنبد زنگارگون ای پرجنون پرفنون

هم تو شریف و هم تو دون هم گمره و هم رهنمون

دریای سبز سرنگون پر گوهر بی منتها

انوار و ظلمت را مکان بر جای و دائم تازیان

ای مادر نامهربان هم سالخورده هم جوان

[...]

ناصرخسرو
 
 
sunny dark_mode