گنجور

رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۷

 

جهانا! چه بینی تو از بچگان

که گه مادری، گاه مادندرا؟

نه پاذیر باید تو را نه ستون

نه دیوار خشت و نه زآهن درا

رودکی
 

رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۵۶ - در مدح ابوالطیب طاهر مصعبی

 

مرا جود او تازه دارد همی

مگر جودش ابر است و من کشتزار

«مگر» یک سو افکن، که خود هم چنین

بیندیش و دیدهٔ خرد برگمار

ابا برق و با جستن صاعقه

[...]

رودکی
 

رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۷۹

 

می لعل پیش آر و پیش من آی

به یک دست جام و به یک دست چنگ

از آن می مرا ده، که از عکس او

چو یاقوت گردد به فرسنگ سنگ

رودکی
 

رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۸۲

 

دریغ آن که گرد کرد با رنج

کزو نیست بهر من جز سوتام

هلا! رودکی از کس اندر متاب

بکن هر چه کردنیست بامدام

که فرغول برندارد آن روز

[...]

رودکی
 

رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۲۴

 

به باز کریزی بمانم همی

اگر کبک بگریزد از من رواست

رودکی
 

رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۲۷

 

شب قدر وصلت ز فرخندگی

فرح بخش‌تر از فرسنافه است

رودکی
 

رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۳۶

 

ز مهرش مبادا تهی ایچ دل

ز فرمانش خالی مباد ایچ مرج

رودکی
 

رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۴۱

 

به تو بازگردد غم عاشقی

نگارا، مکن این همه زشتیاد

رودکی
 

رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۵۹

 

اگر من زونجت نخوردم گهی

تو اکنون بیا و زونجم بخور

رودکی
 

رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۶۵

 

علم ابر و تندر بود کوس او

کمان آدینده شود ژاله تیر

رودکی
 

رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۷۲

 

حسودانت را داده بهرام نحس

ترا بهره کرده سعادت زواش

رودکی
 

رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱۱۰

 

بسی خسرو نامور پیش ازین

شدستند زی ساری و ساریان

رودکی
 

رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱۵۴

 

گه ارمنده‌ای و گه ارغنده‌ای

گه آشفته‌ای و گه آهسته‌ای

رودکی
 

رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر متقارب » پاره ۱

 

به اندا نمودند وخشور را

بدید آن سراپا همه نور را

رودکی
 

رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر متقارب » پاره ۲

 

کفن حله شد کرم بهرامه را

کز ابریشم جان کند جامه را

رودکی
 

رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر متقارب » پاره ۳

 

به کوه اندرون گفت: کمکان ما

بیا و بکن، بگسلد جان ما

رودکی
 

رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر متقارب » پاره ۴

 

توانی برو کار بستن فریب

که نادان همه راست ببند و ریب

رودکی
 

رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر متقارب » پاره ۵

 

گرفت آب کاشه ز سرمای سخت

چو زرین ورق گشت برگ درخت

رودکی
 

رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر متقارب » پاره ۶

 

ز قلب آنچنان سوی دشمن بتاخت

که از هیبتش شیر نر آب تاخت

رودکی
 

رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر متقارب » پاره ۷

 

چو گشت آن پریروی بیمار غنج

ببرید دل زین سرای سپنج

رودکی
 
 
۱
۲
۳
sunny dark_mode