گنجور

 
وطواط

صدرا ، مساعی تو مؤید بود همی

و ز تو نظام دین محمد بود همی

تو شمس دینی و بفضای بهای تو

دین را جمال و زینت بی حد بود همی

در هند و روم و ترک نباشد نشان شیر

تا رای تو چو روی مهند بود همی

خاک ستانهٔ تو ، که چرخ سیادتست

از روی چرخ افزون مسند بود همی

کردار تو بخیر مشهر شدست و باز

گفتار تو بصدق مؤید بود همی

فضل تو و سخاوت تو ده قصیده اند

کان را ثبات ذکر مخلد بود همی

اسباب ملک از تو مهیا شود همی

و ارکان شرع از تو مشید بود همی

آن زمره را که فاضل تحصیل دولتند

اندر زمانه صدر تو مقصد بود همی

چشم مخافان تو و روز حاسدانت

از هیبت تو ابیض و اسود بود همی

هر عالمی ، که مشکل آفاق حل کند

در مجلس تو عاجر ابجد بود همی

یک نکتهٔ کمینه ز انواع دانشت

سرمایهٔ خلیل و مبرد بود همی

تا رونق کمال ندارد بنزد عقل

هر جا که از علوم مجدد بود همی

بادا مرکب از تو همه مفردات مجد

تا در سخن مرکب و مفرد بود همی

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode