خیالی بخارایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۴

نالهٔ دلسوز نی شرح غمی بیش نیست

گرچه سرودی خوش است لیک دمی بیش نیست

توسن توفیق را پای طلب در گل است

ورنه ز ما تا به دوست جز قدمی بیش نیست

از صُحف حسن تو بر ورق کاینات

خطّ بیاض سحر یک رقمی بیش نیست

ای فلک این راه را پیر جوان من است

ورنه ز پیری تو را پشت خمی بیش نیست

سفرهٔ سبزی کشید خطّ تو امّا چه سود

قسم خیالی از او جز المی بیش نیست