ابوالفرج رونی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۲

سرمست به کوی دوست بگذشتم دوش

برداشته چون شیفتگان جوش و خروش

آمد خرد و مرا فرو گفت به گوش

کای عاشق تهمت زده بگذر خاموش