ابوالفرج رونی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴

از درد فراقت ای به لب شکر ناب

نی روز مرا قرار و نی در شب خواب

چشم و دل من ز هجرت ای در خوشاب

صحرای پر آتش است و دریای پر آب