جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۸۴

ایدل نکنی تو زین فضولیها کم

وی شیفته جان شدی گرفتار بغم

ای تن تو نگشتی از جفا سیر هنوز

ای دیده شوخ اینهمه دیدی و هم