اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۲

از آتش شوق تو دلم بریانست

وز داغ فراق جان ما سوزانست

تا حسن رخ تو دیدم از هر دو جهان

کفر سرزلف تو مرا ایمانست